چکیده:
تصویر ذهنی عبارت است از تصویر یا برداشتی که هر انسان از خود، دیگران و محیط اطراف دارد. هدف از این پژوهش بررسی تصویر ذهنی مردان و زنان از فضاهای شهری و پی بردن به چگونگی تفاوت موجود در تصویر ذهنی آنها بر اساس سلسله مراتب تصویر ذهنی است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و در آن از روشهای پیمایشی و توصیفی– تحلیلی استفاده شده و ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه، با حجم نمونه بهدست آمده از فرمول کوکران و نقشههای کروکیوار است. در تحلیل دادههای بهدست آمده از آزمونهای مقایسهای، توصیفی و تحلیل محتوا بهره گرفته شده است. نتایج بهدست آمده نشان داد که بین مردان و زنان از نظر تصویر ذهنی از فضاهای شهری تفاوت معناداری وجود دارد و مقدار میانگین رتبهای نشان داد که تصویر ذهنی در مردان در مقایسه با زنان قویتر است. همچنین تصویر ذهنی مردان در مقایسه با زنان از کلیت بیشتری برخوردار است و در مقابل زنان بیشتر با جزییات تصویر ذهنی خود را شکل میدهند. مردان در ارایهی تصویر ذهنی خود عمدتاً در تمامی سطوح سلسله مراتب تصویر ذهنی به نام مکانها با نقاط ثقل مختلف و با تأکید بر راهها اشاره میکنند در مقابل زنان در جزییترین نقشهها هم کمتر به نام مکانها اشاره میکنند و در تصویر ذهنی آنها تعاملات اجتماعی و فضایی با تکیه بر محل سکونت به عنوان نقطهی ثقل بیشتر به چشم میخورد و عمده تأکید آنها بر نشانهها است.
The purpose of this research is to examine the mental image of men and women. The present study was a descriptive-analytical one. The data collection tool was a questionnaire with a sample size derived from the Cochran formula and sketch maps. In analyzing the data obtained, comparative and descriptive tests and content analysis were used. The results showed that there was a significant difference between men and women in terms of the mental image of urban spaces, and the mean value of the ranking showed that the mental image was stronger in men than that in women. Also, the mental image of men was more general than that of women, and women were more likely to shape their mental image in details. Men in their mental image presented themselves at all levels of the mental image hierarchy, called places with different points of gravity and with emphasis on paths. In contrast, women pointed out less to the names of the places while they focused more in their mental image on the most detailed maps, social and spatial interactions focusing on their habitat as a point of gravity, and their main emphasis was on landmarks.
خلاصه ماشینی:
در اين ميان برخي از پژوهشگران در مطالعات خود فضاهاي شهري را در ارتباط با ادراک شهروندان، تصوير ذهني آنها نسبت به فضاهاي شهري را مورد مطالعه قرار داده اند ( & Giraudo ;٢٠١٣ ,Defrance &Marry ;٢٠١٥ ,Ramadier &Dias .
1 - Kevin Lynch 2 - Louis Mamford 3 - Amos Rapoport 4 - Manuel Castelles 5 - Filomena 6 - Sönmez & Önder 7 - Ginzarly در سالهاي اخير نيز بررسي و مطالعه در زمينه ي تصوير، شناخت ، ادراک و نگرش مردم و شهروندان نسبت به محيط زندگي و ادراک آنان از تأثيرات محيط و فضاهاي اطراف، اهميت فزايندهاي را در مطالعات حوزهي برنامه ريزي شهري و منظر شهري به دست آورده است ( :et al &Kaplan ;٢٠١٣ :Purchase &Archambault ;٢٠١٧) و مطالعات متعددي در اين ميان به بررسي و مطالعه ي منظر شهري، تصوير ذهني و استفاده از نقشه هاي ذهني و شناختي پرداخته اند ( :Misthos 2017; Kara: 2013; Lindholm: 2011; Fenster: 2009; Tilt: 2007; Menegaki & .
٠. خيلي زياد زياد متوسط کم خيلي کم نمودار (٢):تفاوت ميزان در خاطر ماندن تصوير و نقشه ي شهر در ذهن مردان و زنان با توجه به نتايج به دست آمده از تحليل در جدول (٤) بيشترين درصد «توانايي برقراري ارتباط بين عناصر و اجزاي شهر در ذهن » در مردان با ٤٧,٩ درصد مربوط به گزينه ي متوسط و کمترين آن مربوط به گزينه ي خيليکم با مقدار ٢,٥ درصد است .