چکیده:
تحقق برابری جنسیتی و کاهش شکاف جنسیتی ازجمله مهمترین پایههای توسعه متوازن است، کاهش نابرابری در تمامی عرصههای جوامع امروزی جدا از کار صحیح، منطقی اقتصادی است، ازآنجاکه دستیابی به برابری در ترکیب جنسیتی پنجمین هدف توسعه پایدار و از اولویتهای اصلی دولتها است، لزوم توجه به این عرصه در کشور ما امری ضروری است. هدف این پژوهش ارزیابی ترکیب جنسیتی در سطوح دسترسی بر سرمایه اقتصادی- اجتماعی و عوامل مرتبط تأثیرگذار بر آن است. تئوریهای مورد استفاده ترکیبی از قشربندی اجتماعی چافتز، نظریه اقتصادی بلومبرگ و سرمایههای بوردیو است. جامعه آماری پژوهش زنان و مردان متأهل بالای 18 سال شهر تبریز است که 600 نفر از آنها با بهرهگیری از نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای موردمطالعه قرار گرفتند. بر اساس مهمترین یافتههای پژوهش میزان سرمایه پاسخگویان به تفکیک جنسیت متفاوت است، سرمایه اقتصادی (با میانگین 44/29) و اجتماعی (با میانگین 96/27) در بین مردان بیشتر از سرمایه زنان اقتصادی زنان (با میانگین 73/17) و سرمایه اجتماعی زنان (با میانگین 47/22) در مقایسه با همسرانشان است و از توزیع نابرابری برخوردار است، همچنین همبستگی معکوسی بین متغیر باورها و ساختار جنسیت زده و نابرابری در سرمایه زنان وجود دارد به طوریکه با افزایش باورهای جنسیت زده میزان دسترسی زنان به سرمایه کاهش پیدا می کند این همبستگی در بین مردان جهت عکس دارد و رابطه مثبت است. بر اساس نتایج تحلیل چند متغیره متغیرهای تصورات قالبی و مردسالاری توانستهاند حدود 40 درصد از تغییرات متغیر نابرابری در سرمایه بین زنان و حدود 50 درصد از تغییرات آن را بین مردان تبیین کنند و این دو متغیر با تأثیرپذیری مداخلهگر جامعهپذیری جنسیتی 26 درصد بر متغیر نابرابری در سرمایه تاثیر گذار می باشند و در کل 56 درصد از کل تغییرات متغیر وابسته توسط متغیر های وارد شده در مدل تبیین شده است.
Achieving gender equality and reducing the gender gap is one of the most important foundations of Sustainable development, that not only is it reasonable, but also it is an economically rational,and one of the main priorities of the government, it is necessary to pay attention to this area in our country.The purpose of this article is investigate gender inequality in access to socio-economic capital and the factors affecting it,among 600 subjects of the selected sample in the city of Tabriz by multi-stage sampling and using a questionnaire, Theories used: a combination of Chafts's social stratification is Bloomberg's economic theory and Bourdieu's capital.The results of findings indicate the existence of inequality in the investigated population (however high or above average). In addition, among the important effective variables, beliefs and gender structure among women had the greatest impact on the rate of inequality of 40% and among men 50%. The variable of gender beliefs and structures, being affected by the variable of gender socialization, had a 28% effect on the dependent variable, so that all variables were able to explain 56% of the variance of inequality.
خلاصه ماشینی:
ir/news/1400012514230/ پسر، احتمال ارتکاب رفتارهاي طرد آميز عليه زنان را فراهم کرده است ؛ از نگاهي ديگر اين شهر به عنوان مرکز استان شمرده شده و کل شهر يک منطقه دانشگاهي و صنعتي و خدماتي بوده است ، ورود عده اي از زنان به عرصه اجتماعي و آکادميک ، افزايش آگاهي و تحصيلات زنان و در راستاي آن چالش هاي فمينيستي زنان براي احقاق حقوق از دست رفته خود و تلاش و مبارزه عليه پايداري سلطه مردانه و هنجارهاي سنتي از جمله چالش هاي اکثريت زنان تحصيل کرده اين شهر مي باشد، لذا ضرورت شناخت و توجه به علل جامعه شناختي دخيل در به وجود آمدن اين امر در کلان شهر تبريز ضروري مينمايد و در تحقيق حاضر سعي بر آن داريم با رويکردي جنسيتي مساله نابرابري در دسترسي بر سرمايه را در ميدان هاي اجتماعي، به عنوان مهم ترين سطح مؤثر بر توسعه ، در بين زنان و مردان متأهل ساکن در کلان شهر تبريز مورد توجه قرار دهيم و دغدغه محقق و سؤال اصلي تحقيق اين است که کدام يک از عوامل جامعه شناسي از نوع مناسبات اجتماعي در سطح ميانه (جامعه پذيري از طريق نهاد هاي خانواده ، آموزش و پرورش و سياست ها و برنامه ريزي هاي رسانه اي) و در سطح خرد (باور ها و نگرش هاي عمومي جامعه ، مردسالاري) در ترکيب جنسيتي دسترسي نابرابر بر سرمايه اقتصادي- اجتماعي سهميم اند؟ پيشينه تجربي در ادامه به نتايج تحقيقات مرتبط با موضوع تحقيق در دو بخش داخلي و خارجي پرداخته شده است .