چکیده:
شکلگیری حکومت صفویه (907-1135ه. ق. /1501-1722م.) به مدد حضور و قدرتنمایی نظامیان قزلباش وابسته به ایلات و عشایر ترکمانی تحقق یافت که با پیوند مذهبی طریقت صوفیانه صفویه در اردبیل، رابطهای مرید- مرادی را با شیوخ و شاهان صفوی برقرار کردند. این رابطه با رسمیت مذهب شیعه در ایران در قالب پیوند شاهالهی- غازی، رزمنده پرشور شیعی- صوفی تقویت شد. این نظامیان بهسبب نقشآفرینی نظامی در پیکارهای شاه اسماعیل (907-930ه. ق. /1501-1524م.) با خاندانهای حکومتگر، حکام داخلی و سلسلههای حکومتی رقیب مانند عثمانیان و اوزبکان و تلاش در استقرار، تثبیت و تداوم حکومت صفوی به امتیازات گوناگونی در این حکومت دست یافتند؛ و پس از خاندان سلطنتی در جایگاه دوم هرم اجتماعی و ساختار قدرت قرار گرفتند. هدف این پژوهش، بررسی جایگاه و امتیازات نظامیان قزلباش در حکومت شاه اسماعیل اول، بهروش توصیفی- تحلیلی و براساس دادههای منابع کتابخانهای است. اساس بررسی بر این پرسش قرار دارد که عامل تعیین کننده جایگاه و امتیازات نظامیان قزلباش در حکومت شاه اسماعیل صفوی چه بوده است. مفروض پژوهش بر توان نظامی و پشتوانه قبیلهای نظامیان بهعنوان عامل تعیین کننده تاکید دارد. یافتههای پژوهش نشان داده که اساس قدرت شاه اسماعیل به حضور و قدرت نظامیان قزلباش مربوط میشد. نقشهای گوناگون این نظامیان در عرصه نظامیگری، مناسبات داخلی، حکومت ایالات، للگی شاهزادگان و حتی در عرصه روابط خارجی که نشان از تکثر وظایف و مسئولیتهای نظامیان در این دوره داشت، جایگاه و دامنة نفوذ آنان را در حکومت شاه اسماعیل افزایش داد و به مقامات اصلی حکومت راه یافتند.
The formation of the Safavid state (1501-1722) happened with the help of the presence and power of Qizilbash soldiers affiliated with Turkmen tribes, who established a morid-morad relationship with the Safavid sheikhs and kings with the religious connection of the Safavid Sufi order in Ardabil. This relationship was strengthened with the officialization of the Shi'a religion in Iran, in the form of Shahelahi-Ghazi, a passionate Shi'a-Sufi warrior. These soldiers achieved various privileges in the Safavid government due to their military role in the battles of Shah Ismail (1501-1524) with the ruling families, internal rulers and rival ruling dynasties such as the Ottomans and the Uzbeks and their efforts in the establishment, stabilization and continuation of the Safavid government. And after the royal family, they were placed in the second position of the social pyramid and power structure. This research aimed to investigate the status and privileges of Qizilbash militaries in the government of Shah Ismail I, using a descriptive-analytical method based on the data of library sources. The basis of the investigation was identifying the determining factor in the status and privileges of Qizilbash troops in Shah Ismail's government. The research assumption emphasizes the military strength and tribal support of the militaries as the determining factor. The findings of the research showed that the basis of Shah Ismail's power was related to the presence and power of Qizilbash soldiers. The various roles of these soldiers in the field of militarism, internal relations, the government of the states, as lala (statesmen) of the princes and even in the field of foreign relations, depicted the multiplicity of duties and responsibilities of the soldiers in this period, and raised their position and scope of influence in the government, so that they were appointed as chief officials of the government.
خلاصه ماشینی:
مطالعات تاريخي جنگ / سال ١٤٠٢/ دوره ٧/ شماره ١ چون امور نظامي در آغاز حکومت شاه اسماعيل از اهميت بسياري برخوردار بود و اعتقاد و پيوند مستحکم نظاميان با مرشد کامل خود و رزم آوري در ميدان هاي نبرد ميبايست تحکيم پيدا ميکرد تا همواره آماده جان فشاني و اجراي دستورات باشند، شاه اسماعيل اين مسئوليت را در حوزه وظايف صدر قرار داد.
با توجه به اهميت نظامي قزلباشان براي شاه اسماعيل ، اين نيرو با منشاء ايلياتي در ساخت دولت صفويه پس از شاه و خاندان سلطنت ، جايگاه نخست را به خود اختصاص داد که اين جايگاه با امتيازات گوناگوني که در حاکميت صفوي کسب مطالعات تاريخي جنگ / سال ١٤٠٢/ دوره ٧/ شماره ١ کردند (و در ادامه به آنها پرداخته ميشوند) آشکار ميشود.
نوشته اند شاه اسماعيل در ايام توقف اردوي شاهي در تبريز حسين بيگَ لله را که مطالعات تاريخي جنگ / سال ١٤٠٢/ دوره ٧ شماره ١ منصب اميرالامرايي و اميرديواني داشت از امارت عزل کرد و منصب و الکا و نوکران او را به محمدبيگ سفره چي استاجلو داد و او را ملقب به چايان سلطان کرد (روملو،۱۳۸۴: ۱۰۴۰/۲؛ قزويني،۱۳۸۶: ۲۸۰ و بدليسي،۱۳۷۷: ۲/ ۱۴۵).
بنابراين ، امراي قزلباش با اين که هر کدام حکومت ايالتي را داشتند و آن ايالت به تيول آنها واگذار ميشد، هم زمان در کسوت امير نظامي همراه با نيروهاي ايلي خويش در لشکرکشيهاي شاه مطالعات تاريخي جنگ / سال ١٤٠٢/ دوره ٧/ شماره ١ اسماعيل حضور داشتند.