چکیده:
مسئلۀ بهینهسازی رابطۀ میانگین - واریانس بازده سهام به یکی از بحثهای مهم در نظریۀ مالی و معیار نسبتاً محبوبی برای سنجش خطر تبدیل شده است. انتخاب میانگین - واریانس بازده سبد سرمایهگذاری، در جستجوی بهترین تخصیص ثروت در میان انواع برگهایی بهادار است تا بتواند به مبادله بهینه میان خطر و بازده انتظاری سرمایهگذاری در یک افق زمانی ثابت دست یابد. مبادله میانگین واریانس در دورههای که احساسات سرمایهگذار قوی است همبستگی منفیبین بازده سهام و تغییرات نوسانات به وجود میآورد، و بازده مورد انتظار بازده سهام به طور مثبت با واریانس شرطی بازده در دورهای که احساس سرمایهگذار ضعیف است مرتبط است. هدف این پژوهش ارائه مدلی مبتنی بر احساس سرمایهگذار و رابطه میانگین واریانس بازده سهام میباشد. جامعه آماری این پژوهش را شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل میدهد که بر اساس روش حذفی سیستماتیک، تعداد 112 شرکت طی سالهای 1400-1394 بهعنوان حجم نمونه انتخاب شده است. روش گردآوری اطلاعات بهصورت کتابخانهای و میدانی میباشد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از مدل رگرسیونی چندمتغیره ارائه شده در پژوهش به کمک نرم افزاراستتا و ایویوز انجام شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیات پژوهش نشان داد که رابطه بین واریانس پیشبینی شده سهام و میانگین بازده سهام رابطه مثبت و معنیداری داشتند. باتوجهبه نتایج بهدستآمده مشاهده گردید که واریانس آتی بازده سهام که از روش گارچ حاصل شده است تحتتأثیر احساس سرمایهگذار شدت پذیرفته است. اثر تعدیلگری احساس سرمایهگذار به این صورت بود که منجر به افزایش اثر مثبت واریانس پیشبینی شده آتی بر میانگین سهام بود. ازاینرو، فرضیه دوم مورد پذیرش قرار گرفته است. اما اثر واریانس پیشبینی نشده آتی سهام بر روی میانگین بازده سهام بهشدت منفی بوده و تحتتأثیر احساسات سرمایهگذار نیز نیست. ازاینرو، فرضیه سوم پژوهش رد میشود.
The problem of optimizing the mean-variance relationship of stock returns has become one of the important discussions in financial theory and a relatively popular measure for measuring risk. Choosing the mean-variance return of the investment portfolio is in search of the best allocation of wealth among various types of securities in order to achieve the optimal trade-off between the risk and the expected return of the investment in a fixed time horizon. The mean-variance trade-off in periods when investor sentiment is strong produces a negative correlation between stock returns and volatility changes, and the expected return of stock returns is positively related to the conditional variance of returns in periods when investor sentiment is weak. The aim of this research is to present a model based on investor sentiment and the average variance relationship of stock returns. The statistical population of this research consists of the companies accepted in the Tehran Stock Exchange, based on the systematic elimination method, 112 companies were selected as the sample size during the years 1394-1400. The method of collecting information is library and field. Data analysis was done using the multivariable regression model provided in the research with the help of Stata and Eviuse software. The results of the research hypotheses test showed that the relationship between the expected stock variance and the average stock return had a positive and significant relationship. According to the obtained results, it was observed that the future variance of stock returns obtained from the Garch method is strongly influenced by investor sentiment. The moderating effect of investor sentiment was such that it led to an increase in the positive effect of the expected future variance on the average stock. Therefore, the second hypothesis has been accepted. But the effect of the future unpredicted stock variance on the average stock return is extremely negative and is not influenced by investor sentiments. Therefore, the third hypothesis of the research is rejected.
خلاصه ماشینی:
اثر تعدیلکنندۀ احساس سرمایهگذار بر رابطۀ میان میانگین واریانس بازده سهام محمد محمدی دانشجوی دکتری حسابداری ،گروه حسابداری، واحد مبارکه، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان،ایران دکتر مجید عظیمی یانچشمه 1 © استادیار،گروه حسابداری، واحد مبارکه، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان،ایران دکتر مریم فرهادی استادیار،گروه حسابداری، واحد مبارکه، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان،ایران دکتر مسعود فولادی استادیار،گروه حسابداری، واحد مبارکه، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان،ایران (تاریخ دریافت: 26 آذر 1401؛ تاریخ پذیرش: 11 اسفند 1401) مسئلۀ بهینهسازی رابطۀ میانگین - واریانس بازده سهام به یکی از بحثهای مهم در نظریۀ مالی و معیار نسبتاً محبوبی برای سنجش خطر تبدیل شده است.
در این پژوهش به بررسی تأثیر تعدیلکننده احساسات سرمایهگذار بر رابطه میانگین - واریانس بازده سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد.
جهت اتخاذ تصمیمات بهینه در سرمایهگذاری، شناخت لغزشها و عوامل احساسی مؤثر بر آن ضروری است ]13[بهطورکلی، دیدگاه مالی رفتاری بر تأثیر احساس سرمایهگذاران بر قیمت سهام، نوسان و بازده در بازارهای مالی تأکید دارد ]14[دیدگاه مالی رفتاری نشان میدهد که برخی از تغییرات قیمت برگهای بهادار هیچ دلیل بنیادی نداشته و رفتار احساسی سرمایهگذاران، نقش مهمی در نوسان قیمتها بازی کرده است ]17[از نظر]15[احساس سرمایهگذار منجر به نوسان بیش از اندازۀ بازار و انحراف قیمت سهام از ارزشهای بنیادی آن میگردد ]28[در واقع تصمیمگیریهای مبتنی بر احساس سرمایهگذار ناآگاه، منجر به نوسان اضافی میشود.
در این پژوهش برای محاسبه احساسات سرمایهگذاران از شاخص آرمز و برای ریسک سقوط قیمت سهام از چولگی منفی بازده سهام استفاده شده است و ارتباط بین متغیرها با استفاده از رگرسیون خطی چندمتغیره مورد بررسی قرار گرفته است.
نتایج این پژوهش حاکی از این است که تأثیر احساس سرمایهگذار در سطح سهام بر رابطه میانگین -واریانس در بین سرمایهگذاران فردی در سطح بالای خردهپا متمرکز (سرمایهگذاری کمتر، سهام با قیمت پایین و ارزش زیاد) بیشتر است.