چکیده:
اختلاف قرائات از جمله مفاهیم مطرح و بسیار مهمِ علوم قرائات و تفسیر است. تا قبل از ابنمجاهد (324ق) هر یک از علمای قرائات میتوانستند با تکیه بر اجتهادات شخصی خویش، قرائت خاص خود را اختیار نموده و طریق جداگانهای را در پیش بگیرند. همواره هر اختیاری بر اساس ملاکها و مقاییسی صورت میپذیرفته است. امروزه سه ملاک ابنالجزری (833ق) بهعنوان سه مقیاس معتبر صحت قرائات، شناخته شده و تمام ملاکهای پیشین را تحت الشعاع خود قرار داده است. سؤال اینجاست که این ملاکها در طول تاریخ چه سیری را پیموده و دچار چه تغییر و تحولاتی شدهاند. این پژوهش بر اساس معلومات کتابخانهای، بهصورت توصیفی _ تحلیلی انجام شده است. ملاکها و مقیاسهای مختلف قرائیِ حاصل از چهار بازۀ زمانی ذیل عبارتاند از: 1. ملاک نقل شفاهیِ متکی بر وثاقت ناقل: از رحلت رسول اکرمk تا توحید مصاحف؛ 2. چهار ملاک اجماع، قیاس، مطابقت کلی با مصحف امام، مطابقت با مصاحف برخی صحابۀ مشهور: بعد از توحید مصاحف تا ابنمجاهد؛ 3. دو ملاک اجماع، مطابقت کلی با مصحف امام: زمان ابنمجاهد؛ 4. سه ملاک صحت سند (بنا به قولی تواتر)، موافقت با وجهی از وجوه زبان عربی، مطابقت با [جزئیات] رسم المصحف و یا بنابر قول ابنالجزری مطابقت با یکی از مصاحف عثمانی ولو بهصورت احتمالی: بعد از ابنمجاهد تا ابنالجزری.
Variations in Quranic recitations (Qira’at) are among the prominent and highly significant subjects in the Quranic sciences and interpretation fields. Until the time of Ibn Mujahid (324 AH), Quranic Reciting (Qira’at) scholars had the liberty to adopt their specific recitations (Qira’at) based on their interpretations and follow separate paths. Every interpretation was consistently based on certain criteria and measures. Today, the three criteria introduced by Ibn Al-Jazari (833 AH) are recognized as the three valid criteria for the accuracy of Quranic reciting (Qira’at), replacing all previous criteria. The question here is how these criteria have evolved throughout history and undergone what changes and developments. This research is based on library data and is carried out in a descriptive-analytical method. Different Quranic reciting (Qira’at) criteria and measures are derived from four distinct periods as follows: 1- The criterion of oral transmission based on the trustworthiness of narrators: from the passing of the Prophet Mohammad (PBUH) to the compilation of the first manuscripts. 2- Four criteria: consensus (ijma), analogy (qiyas), general conformity with Imam’s manuscript, and conformity with the manuscripts of some well-known companions: after the compilation of the first manuscripts until Ibn Mujahid. 3- Two criteria: consensus and general conformity with Imam’s manuscript: during the time of Ibn Mujahid. 4- Three criteria: the authenticity of the chain of narrators (or according to some scholars massive-reporting or tawatur), agreement with one of the Arabic language’s aspects, conformity with the details of the canonical manuscript, or according to Ibn Al-Jazari’s opinion, conformity with one of the Uthmani manuscripts, even if it’s a probable match: after Ibn Mujahid until Ibn Al-Jazari
خلاصه ماشینی:
رسالۀ دکتری «سیر تطور مقاییس قرائی و نقش آنها در پذیرش و تثبیت قرائات قرآن کریم» مجتبی محمدی انویق، که در آن علاوه بر گونهشناسی مقاییس قرائی، در مورد سه ملاک نقل شفاهی، مطابقت با رسم المصحف و مطابقت با قواعد عربی بهصورت تفصیلی توضیح داده شده است.
مثال یک: در این مورد میتوان به قرائت ابنکثیر در آیۀ (فَلَا یخَافُ ظُلْمًا وَلَا هَضْمًا( (طه: 112) اشاره نمود که او «فَلَایخَافُ» را بهصورت «فَلَایخَفُ» میخواند و این در حالی است که ابنمجاهد (324ق) و ابنالجزری (833ق) هیچ یک به وجود چنین کتابتی در مصاحف أمصار تصریح ننمودهاند (ابنمجاهد، 1119: 424؛ ابنالجزری، بیتا، 2/322) و أیمَن رُشدی سُوید، محقق کتاب «التّذکرة فی قرائات الثّمان» در تحقیقات خود به این مورد اشاره نموده و میگوید: «با رجوع به کتب رسم، مدرکی نیافتم که در آن فردی به حذف الف در برخی مصاحف اشاره نموده باشد مگر آنچه که ضبّاع به نقل از ابوداود سلیمان بن نجاح از کتاب التنزیلِ آورده است؛ وی میگوید شایسته است که «فَلَایخَافُ» در مصحف مکی بدون الف نوشته شود و آن را در دیگر مصاحف میتوان به هر دو صورت کتابت نمود، امّا هیچ نص صریحی مبتنی بر نگارش آن بدون الف در مصاحف وجود ندارد لذا ما آن را با الف نگارش میکنیم» (ابنغلبون، 1410: 435).
همانطور که گفتیم در این دوران علماء در ترجیح وجوه قرائی علاوه بر مطابقت با مصحف امام از ملاکهای گوناگون دیگری نیز استفاده مینمودند، امّا ملاک اصلی در نزد اکثر علماء، اجماع و یا شهرت قرائت بوده است.