چکیده:
یکی از مسایل مهم در ارزیابی نتایج پژوهشها در زمینه هنر ایرانی اسلامی و در پی آن، زیباییشناسی ایرانی اسلامی، بررسی روشها و رویکردهای پژوهشگران و اندیشمندان است. در نظر داشتن یک تلقی خاص از هنر ایرانی اسلامی یا زیباییشناسی ایرانی اسلامی، میتواند به کلی نتایج و یا ارزیابی پژوهشگران را متفاوت کند. یکی از رویکردهایی مهم در زمینه بررسی هنر ایرانی اسلامی، رویکرد عرفانی است که سنتگرایی یکی از مهمترین جریانهای آن به شمار میرود. مسئله اصلی در این پژوهش این است که معنای زیباییشناسی ایرانی چیست و نظریههای رقیب در باب هنر ایرانی اسلامی و دیدگاههای مرده و زنده به تاریخ در این باره چگونه است. در ادامه این پژوهش، معنای رمز، نماد و نشانه بررسی شده و در در پایان، در راستای تطبیق مبانی نظری، تجلی نمادین سرو در ادبیات و نگارگری ایرانی مطرح میشود. این پژوهش از نظر ماهیت، کاربردی است. همچنین از نظر نوع، پژوهش توصیفی تحلیلی به شمار میرود. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانهای است و تحلیل با روش کیفی صورت میگیرد. این پژوهش نشان میدهد که ضمن وارد بودن انتقادهای مختلف به دیدگاه سنتگرایان در باب تعریف هنرهای سنتی، مقدس و دینی، آنها نمیتوانند پیوند مناسبی بین هنر و عرفان برقرار کنند و در ارایه جایگزین مناسب عملکرد خوبی ندارند. نگاه به تاریخ ممکن است به صورت زنده یا مرده باشد و این امر در نتیجهگیری برای پژوهشهای زمان حال و آینده بسیار اهمیت دارد. به عنوان نمونه، در این پژوهش، خطوط ختایی و درخت سرو با منظری جدید به صورت مختصر بررسی شد که نشان میدهد میتوان از منظری دیگر نیز به موضوعات هنر ایرانی اسلامی پرداخت. به عنوان آینده پژوهش، میتوان مفهوم هنر ایرانی اسلامی را از منظرهای مختلف نظری با یکدیگر مقایسه کرد و همچنین این راهکار را در قبال موضوعات مختلف در هنر ایرانی اسلامی استفاده کرد.
One of the important issues in evaluating the results of research in the field of Iranian
Islamic art and following it, Iranian Islamic aesthetics, is to examine the methods
and approaches of researchers and thinkers. Considering a specific perception of Iranian
Islamic art or Iranian Islamic aesthetics can completely render the results or assessment
of scholars different. One of the most important approaches to the study of Iranian Islamic
art is the mystical approach, of which traditionalism is one of the most important
currents. The main issue in this research is what is the meaning of Iranian aesthetics and
what are the competing theories about Iranian Islamic art and the dead and alive views
on history in this regard. In the continuation of this research, the meaning of code, symbol,
and the sign is investigated and in the end, in line with the application of theoretical
foundations, the symbolic manifestation of cedar in Iranian literature and painting is
presented. This research is practical. In addition, with regard to type, descriptive and
analytical research is taken into consideration. The collection of information is a library,
and the analysis is done qualitatively. This research shows that while there are various
criticisms of the traditionalists’ point of view regarding the definition of traditional,
sacred, and religious arts, they cannot establish a proper link between art and mysticism
and do not perform well in providing a suitable alternative. Watching history can
be alive or dead, and it is very important to conclude current and future research. For
example, in this research, the fault lines and the cedar tree were briefly examined with
a new perspective, which shows that it is possible to approach the subjects of Iranian
Islamic art from another perspective. As the future of research, it is possible to compare
the concept of Iranian Islamic art from different theoretical perspectives and use this
solution for different issues in Iranian Islamic art.
خلاصه ماشینی:
تيتوس بورکهارت (١٣٨٣ و ١٣٨٦)، سيد حسين نصر (١٣٨٠ب و ١٩٩٠) و مارتين لينگز (٢٠٠٥) از جمله مهم ترين سنت گرايان هستند که آثاري در باب هنر اسلامي پديد آوردند.
بررسي اين مفاهيم در فهم نظريه سنت گرايان در باب هنر اهميت بسزايي دارد (امين خندقي و موسوي گيلاني ، ١٣٩٤: ١٠٩-١١٤).
يکي از رويکردهايي مهم در زمينه بررسي هنر ايراني اسلامي ، رويکرد عرفاني است که سنت گرايي يکي از مهم ترين جريان هاي آن به شمار مي رود.
يکي از رويکردهايي مهم در زمينه بررسي هنر ايراني اسلامي ، رويکرد عرفاني است که سنت گرايي يکي از مهم ترين جريان هاي آن به شمار مي رود.
اين پژوهش نشان مي دهد که ضمن وارد بودن انتقادهاي مختلف به ديدگاه سنت گرايان در باب تعريف هنرهاي سنتي ، مقدس و ديني ، آن ها نمي توانند پيوند مناسبي بين هنر و عرفان برقرار کنند و در ارايه جايگزين مناسب عملکرد خوبي ندارند.
اين پژوهش نشان مي دهد که ضمن وارد بودن انتقادهاي مختلف به ديدگاه سنت گرايان در باب تعريف هنرهاي سنتي ، مقدس و ديني ، آن ها نمي توانند پيوند مناسبي بين هنر و عرفان برقرار کنند و در ارايه جايگزين مناسب عملکرد خوبي ندارند.
به عنوان نمونه ، در اين پژوهش ، خطوط ختايي و درخت سرو با منظري جديد به صورت مختصر بررسي شد که نشان مي دهد مي توان از منظري ديگر نيز به موضوعات هنر ايراني اسلامي پرداخت .