چکیده:
هدف تحقیق حاضر، بررسی ابعاد استقلال مدرسه (ایدة مدرسهمحوری)؛ بر اساس تجربیات و نظرات مدیران مدارس دورهء ابتدایی تحصیلی است. روش تحقیق از نوع کیفی است که به روش پدیدارشناسی انجامگرفته است. جامعهء آماری، شامل کلیة مدیران (مرد و زن) دورهء ابتدایی آموزش و پرورش ناحیه 2 شهر ارومیه است که از بین آنها 16 نفر (7 مرد و 9 زن ) به روش نمونهگیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی، به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها، از مصاحبهء نیمه ساختاریافته و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل تماتیک (مضمون محور) استفاده گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که از دیدگاه مدیران نمونهء آماری، ابعاد مدرسه محوری یا استقلال مدرسه را میتوان در قالب هفت مضمون فرعی شامل (ساختار غیر متمرکز، مسئولیتپذیری، تصمیمگیری مشارکتی، خودکنترلی، تعهد سازمانی، فرهنگ سازمانی و انعطاف پذیری) در نظر گرفت که البته از بین ابعاد هفتگانه، بعد «ساختار غیر متمرکز» اهمیت زیادی دارد. همچنین، به اعتقاد مدیران، هیچ یک از ابعاد هفتگانه، به معنای واقعی کلمه، در مدارس دورهء ابتدایی محقق نشده است.
The purpose of this research was to investigate the dimensions of school independence (the school-centered idea) based on the experiences and opinions of elementry schoolsʼ principals. The research is done through a qualitative phenomenological method. The population of the study includes all male and female principals of elementary schools in district 2 of Urmia. 16 people (7 men and 9 women) were selected as samples by purposeful sampling and snowball technique. Semi- structured interview was used to collect the data and thematic analysis (Content- oriented) was used to analyze the data. The results of data analysis showed that based on principals' views, the dimensions of school- orientation or independence of school can be considered as seven minor themes including decentralized structure, responsibility, shared decision making, self- control, organizational commitment, orgenizational culture, and flexibility. Among the seven dimensions, the decentralized dimension is very important. Principals also believe that none of the seven dimensions are really achieved in elementary schools.
خلاصه ماشینی:
مديريت مدرسه - محور تجديد ساختار نظام آموزش و پرورش در جهت افزايش انعطاف پذيري، عدم تمرکز و تفويض اختيار به مدارس ، به نحوي که با نزديک نمودن محل اتخاذ تصميم ها به محل اجراي آن و اتخاذ تصميم به شيوه گروهي و مشارکت جويانه توسط کساني که بيشترين اطلاعات در باره ي نيازمندي هاي مدرسه و شرايط حاکم بر آن برخوردارند و بيش از هر کسي از نتايج آموزش ها متاثر مي شوند(شامل والدين ، دانش آموزان ، معلمان ، کارکنان ستادي، گروه هاي ذي نفع جامعه از جمله صاحبان صنايع ، سازمان ملي و غيره ) سبب مي شود که استقلال ، مسئوليت پذيري و پاسخ گويي مدرسه افزايش يابد و نيز کيفيت و اثربخشي آموزش ها بهبود يابد (٢٠١٧ ,Amin Bidokhti, Fathi Vajjarah, Moradi).
بر اين اساس ، مديريت مدرسه محور، تجديد ساختار نظام آموزش وپرورش در جهت افزايش انعطاف پذيري، عدم تمرکز و تفويض اختيار به مدارس است ، به نحوي که محل اتخاذ تصميم ها به محل اجراي آن ها نزديک شود و کساني که بيشترين اطلاعات را درباره ء نيازمنديهاي مدرسه و شرايط حاکم بر آن دارند و بيش از هر کسي از نتايج آموزش ها متاثر مي شوند به شيوه ء گروهي و مشارکت جويانه تصميم گيري کنند (شامل : والدين ، دانش آموزان ، معلمان ، کارکنان ستادي، گروه هاي ذي نفع جامعه از جمله : صاحبان صنايع ، سازمان ملي و غيره ) تا استقلال ، مسئوليت پذيري و پاسخ گويي مدرسه ، افزوده شود و نيز کيفيت و اثربخشي آموزش ها بهبود يابد.