چکیده:
هدف پژوهش حاضر واکاوی مؤلفهها و راهکارهای بحران مشروعیت در حکومتهای فضیلتگرا است. با روش توصیفی- تحلیلی، گزارههای فلسفه سیاسی از آثار حکیمانی مانند فارابی و نصیرالدین طوسی و گزارههای مربوط به نمونه مطالعه (جمهوری اسلامی ایران) نیز از قانون اساسی و بیانات امام خمینی و همچنین تجربه سیاسی جمهوری اسلامی ایران استنباط شده است. فرضیه این پژوهش تکبُعدی نبودن مؤلفهها و راهکاری بحران مشروعیت است؛ چراکه فلسفه سیاسی اسلامی افزون بر ابعاد مادی زمامداری، ابعاد گفتمانی و انگارهای را نیز در مشروعیت اثرگذار میداند. بحران مشروعیت در ناحیه منابع مشروعیت پدید میآید؛ منابع مشروعیت از منظر فلسفه سیاسی اسلامی، استحقاق فردی و رضایت مردمی است. دستاورد پژوهش حاضر شناسایی «چندپارهگی مشروعیت سیاسی»، «گسست عقیدتی حاکم و مردم» و «رکود معیشت» بهعنوان مؤلفهها و «تربیت سیاسی»، «اقناع فکری»، «تقویت تولید داخلی، تأمین اجتماعی و تجارت خارجی» بهعنوان راهکارهای تقویت مشروعیت است.
The purpose of the present research is to investigate the components and strategies of legitimacy crises in virtuous governments. Using descriptive analysis, propositions of political philosophy have been inferred from the works of some philosophers such as Farabi and Nasir al-Din Tousi, and the propositions related to the study sample (the Islamic Republic of Iran), have also been deduced from the constitution, the statements of Imam Khomaini, as well as the political experience of the Islamic Republic of Iran. The research hypothesis is the non-unidimensionality of the components and strategies of legitimacy crisis; because Islamic political philosophy in addition to material dimensions of the government, considers discourse and conceptual dimensions effective on legitimacy. Legitimation crisis arises in the realm of legitimacy sources; from the perspective of Islamic political philosophy, the sources of legitimacy are individualentitlement and public satisfaction. The finding of the present research is identification of “political legitimacy fragmentation”, “ideological gap between the ruler and the people”, and “economic recession” as components and “political training”, “intellectual persuasion”, and “enforcement of domestic production, social provision, and foreign commerce” as strategies to strengthen legitimacy.
خلاصه ماشینی:
مؤلفهها و راهکارهای بحران مشروعیت از منظر فلسفه سیاسی اسلامی با تطبیق بر جمهوری اسلامی ایران 1 سید محمدهادی مقدسی1، نجف لکزایی2 1 دانشجوی دکتری، گروه علوم سیاسی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، ایران (نویسنده مسئول).
فرضیه این پژوهش تکبُعدی نبودن مؤلفهها و راهکاری بحران مشروعیت است؛ چراکه فلسفه سیاسی اسلامی افزون بر ابعاد مادی زمامداری، ابعاد گفتمانی و انگارهای را نیز در مشروعیت اثرگذار میداند.
Legitimation Crisis با بررسی پیشینههای پژوهش مشخص شد، در چندین پژوهش، بحران مشروعیت از منظر فلسفه سیاسی واکاوی شده است، یا بهصورت مطالعه تطبیقی بر جمهوری اسلامی بررسی شده است.
گفتنی است در این مقاله، مشروعیت در ارتباط با حقانیت ذاتی و اصالی حکومت که باید به خداوند بازگشت داشته باشد، چراکه «او مالک همه موجودات ازجمله انسان است، و هیچ انسانی اصالتاً استحقاق حکومت ندارد» (امام خمینی، بیتا: ص229-230)، واکاوی نمیشود؛ وگرنه بایستی مؤلفهها و راهکارهای دیگری نیز بررسی میشدند.
درواقع، همانند فیلسوفان کهن که فیلسوف و مَلِک را کسی میدانستند که به او وحی میشود (فارابی، 1996م: ص89)، در این پژوهش نیز مسلم فرض شده است که مشروعیت سیاسی در یک فضایی پدید میآید، که مردم کسی جز فرد منصوب از جانب خدای متعال را شایسته زمامداری نمیدانند.
The Potential of the Principle of Lā Zerār (No Harm) and Political Fields 1 Ali Shirkhani1, Bahram Dalir2 1 Professor, Department of Political Science, Qom Branch, Islamic Azad University; Member of the political studies association of the field, Qom, Iran.