چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی مرگاندیشی از دیدگاه علامه طباطبایی و اروین یالوم است. برای بررسی این موضوع از روش تحقیق توصیفیـتحلیلی استفاده شده است. برخی نتایج نشان داد که یالوم هرچند مانند برخی دیگر از متفکران وجودیگرا، مرگ را پایانبخش زندگی انسان میداند، اما اندیشیدن دربارۀ مرگ را برای زندگی معناآفرین و ارزشبخش تلقی میکند. از نظر یالوم، از جمله عوامل مهمی که انسانها را متوجه مرگ (خودشان) میکند، واقعشدن یا در مواجهۀ نزدیک قرارگرفتن با مرگ، عامل زمان، بررسی دقیق رؤیاها و خیالپردازیهای فردی، وسایل کمکی مصنوعی و غیره است؛ و از جمله درمانهای عملی اضطراب مرگ ایجاد اثری هنری، بودن در کنار افرادی کـه در شرف مرگ هستند و غیره میباشد؛ از دیدگاه علامه طباطبایی، آن چیزی که با مرگ از بین می رود، همان بعد جسمی انسان میباشد و آن چیزی که باقی است و از یک نشئه به نشئۀ دیگر میرود، همان بعد روحی انسان میباشد. از دیدگاه او، جهان هستی از خداوند متعال نشئت گرفته و در قدرت تدبیرگرانۀ حق متعال قرار دارد.
The present study aims to consider thinking about death in the views of ʿAllama Tabatabaʾi and Irvin Yalom, using the descriptive-analytical method of research. Some of the results indicate that while Yalom, just like some other existentialists, believes that death marks the end of the human life, he holds that thinking about death bestows meaning and value upon life. For Yalom, a major factor that alerts human beings about (their own) death is to be involved in or have a close encounter with death, time, careful consideration of dreams and individual fantasies, artificial aiding tools, and the like. Among the practical treatments of the death anxiety are creation of a work of art and being around those who are about to die. For ʿAllama Tabatabaʾi, what perishes with death is the physical dimension of human beings, and what survives and moves form one realm to another is the psychological dimension. In his view, the universe comes from God and is under his direction and power.
خلاصه ماشینی:
از نظر یالوم، از جمله عوامل مهمی که انسانها را متوجه مرگ (خودشان) میکند، واقعشدن یا در مواجهۀ نزدیک قرارگرفتن با مرگ، عامل زمان، بررسی دقیق رؤیاها و خیالپردازیهای فردی، وسایل کمکی مصنوعی و غیره است؛ و از جمله درمانهای عملی اضطراب مرگ ایجاد اثری هنری، بودن در کنار افرادی کـه در شرف مرگ هستند و غیره میباشد؛ از دیدگاه علامه طباطبایی، آن چیزی که با مرگ از بین می رود، همان بعد جسمی انسان میباشد و آن چیزی که باقی است و از یک نشئه به نشئۀ دیگر میرود، همان بعد روحی انسان میباشد.
جنبۀ نوآورانۀ تحقیق حاضر این است که موضوع مرگاندیشی را از دیدگاه علامه طباطبایی و اروین یالوم به صورت تطبیقی در دو بعد انسانشناسی و خداشناسی بررسی میکند.
علامه طباطبایی وجود انسان را دارای دو بعد جسمانی و روحانی میداند؛ لذا بر اساس این نگرش مرگ جداشدن روح از جسم است و مرگاندیشی از دیدگاه او فراطبیعتگرایانه، الهی و خدامحور است؛ همچنین از دیدگاه ایشان اراده و شعور انسانی که مشخصۀ حیات است، با مرگ از بین نمیرود و فقط از نشئهای به نشئۀ دیگر منتقل میشود، ولی در نگرش یالوم مرگ پایان زندگی است.
Death, FreedomT Isolation & Meaninglessness & Existential Psychotherapy of Yalom, school of Psychotherapy, New Zealand, Aukland University of Technology.
James Bugental and Irvin Yalom Two Masters of Existential Thrapy, USA, Journal of Humanistic Psychology, (vol.
A study of Irvin Yalom’s view of the relation between existential concerns of thinking about death and the meaning of life.