چکیده:
زبان عطّار سرشار است از ویژگیهای تمایزبخش صرفی، نحوی و آوایی. این ویژگیها با انتشار ویراست شفیعی کدکنی از منطقالطیر و دیگر مثنویهای عطّار بیشتر پیش چشم آمد؛ امّا در این میان توجّه بایستهای به مختارنامه نشد. مختارنامه مجموعۀ رباعیهای عطّار است که در پنجاه فصل فراهم آمدهاست. با توجّه به کهنگی اثر، بررسی زبان آن اهمّیت خاصّی دارد و بر پایۀ آن میتوان به برخی از مسائل زبانی شعر عطّار پاسخهایی مبتنی بر دادههای آوایی داد و نیز پارهای از اشکالات متن را برطرف کرد. دادههای برآمده از مقالۀ حاضر را میتوان با دادههای حاصل از بررسی دیگر سرودههای عطّار مقایسه کرد و تصوّر موجود را از ویژگیهای سبکی و زبانی این شاعر دقیقتر ساخت. از دستآوردهای این پژوهش تشخیص لغت نگاهی با یای معروف و نیز تمایز آوایی تو به معنای تا و لایه از تو به معنای ضمیر دومشخص مفرد است که با دقّت در قافیهبندیهای مختارنامه میسّر شدهاست. با توجّه به وزن رباعیهای عطّار نیز مشخّص شد که بر خلاف برخی از واژهها که به صورت مخفّف نیز به کار میرفتهاند، برخی از واژهها تنها به صورت کامل کاربرد داشتهاند، مانند صورت امری گشای که در متن به صورت گشا آمدهاست و باید اصلاح شود.
Attar's language, as researchers have noted, is full of distinctive features. These features became more apparent with the publication of Shafi'i Kadkani's edition of Mantigh al- Tair and other Attar’s Masnavis, but in the meantime, due attention was not paid to the Mokhtarnameh. Mukhtarnameh is a collection of Attar quatrains, which is provided in thematic order in fifty chapters. Due to the antiquity of the work, the study of its language is of special importance. In the present article, the phonetic features of this work have been studied and some questions about Attar's language have been answered and as well some of the typographical errors and examples of misreading have been corrected. The data obtained from the present article can be compared with the data obtained from the study of Attar’s other poems and the existing image of the stylistic and linguistic features of this poet can be made more accurate. One of the achievements of this research is the distinction between the word "negahi" pronounced whth /i/, as well as the phonetic distinction between "to" (layer) and "tu" (you), Both written the same, which has been made possible by examining the work’s rhyming. Considering the metre of Attar's quatrains, it was also found that, unlike some words that have been used in short forms, some words have been used only fully, such as "gusha" (to open) that needs to be corrected as "gushay
خلاصه ماشینی:
از شاهدهای وجود یای مجهول در زبان عطّار رباعی زیر است کـه در آن نیسـت /nēst/ بـا واژه های ممال شده که تلفّظشان مجهول بوده است (سپهر، ١٣٨٣: ٩٧- ٩٩) قافیه شده : دوش آمد و گفت حسن ١ دنیی سـت امشـب با هـم بـودن بـه عـیش اولـی سـت امشـب خورشــید بــه شــب گرفتــه ای در آغــوش شب خوش بادت اگر خوشت نیست امشب (عطّار، ١٣٨٦: ٢٥٣).
ممکن است برخی از قافیه بندی ها نقض قاعدة مجهول و معروف به نظر برسند، چنـان کـه در پنج رباعی زیر می بینیم : ای دل دانی کـه کـار دنیـا گـذری سـت وقت تو گذشت رو که وقت دگری ست بر خاک مرو به کبـر و بـر خـاک نشـین کاین خاک زمین نیست تن سیم بری ست (عطّار، ١٣٨٦: ١٩٦)، ای گم شده در حسن تو هر دیده وری گویی که ز حسن خود نداری خبـری خلقی بـه نظـارة تـو مـی بیـنم مسـت تو از چه نظاره مـی کنـی در دگـری ؟ (همان : ٢٥٧)، گه در غم روزگـار و گـه در قهـری از هــر چــه دراوفتــاده ای بــی بهــری ای طوطی جان چه می کنی در شهری کانجا ندهنـدت شـکری بـی زهـری (همان : ١٣٤)، معشوقه نه سر نه سروری می خواهد حیرانی و زیر و زبـری مـی خواهـد من زاهد فوطه پوش چون دانـم بـود چون یار مـرا قلنـدری مـی خواهـد (همان : ٢٩٣)، خود را سوی خود رهگذری باید کرد وین کار قوی نه سرسـری بایـد کـرد هر چیز که هست هر یکی آیینـه سـت در آینــه هــا جلــوه گــری بایــد کــرد (همان : ٩٤).
از مهم ترین فایده هایی که از دّقت در مجهول و معروف بودن قافیه های مختارنامه مـی تـوان به دست آورد تشخیص چگونگی خوانش یکی از پربسامدترین قیدهای خاصّ زبان عطّار است که ممکن است به اشتباه به صورت خوشی با تکیه بـر روی هجـای دوم و بـا یـای مصـدری خوانده شود: تا پر شد از آن لقمـة آتـش دهـنم آن لقمه خوشی بخورد یک بارگیم (عطّار، ١٣٨٦: ٣٣٠).