چکیده:
آرمانشهر رئالیستی آرمانشهری است که شناخت در آن مبنای تجربی دارد. در این آرمانشهر بر خلاف دو نوع دیگر آن یعنی آرمانشهر الهی و فلسفی، بشر با تکیه بر علم تجربی و مشاهدة عینی، خواهان آرمانشهر واقعگرایانه است تا آرمانخواهانه. این نوع اندیشة واقعگرایانه حاصل شکست بشر از دستیابی به دو نوع آرمانشهر الهی و فلسفی است که در دهههای اخیر و در ادبیات معاصر به وفور دیده میشود. احمد محمود یکی از نویسندگانی است که در سراسر آثارش به ویژه در مدار صفر درجه به دنبال راهی برای دستیابی به چنین آرمانشهری است. در این پژوهش سعی وافر شده است تا با روش توصیفی- تحلیلی، این نوع آرمانشهر و ویژگیهای آن در رمان مدار صفر درجه تحلیل و بررسی شود تا مشخص گردد که مهمترین ویژگیهای آرمانشهر رئالیستی محمود چیست. در نهایت چنین نتیجه داد که ویژگیهای آرمانشهر رئالیستی محمود شامل حوزههای گوناگونی است که میتوان آنها را ذیل پنچ عنوان کلی تقسیمبندی و تشریح کرد: 1. اجتماعی 2. اقتصادی 3. امنیتی 4. سیاسی 5. فرهنگی. و چنین نتیجه گرفت که آرمانشهر محمود دنیایی وهمی و تخیلی نیست. بلکه بشر میتواند با بکارگیری علم تجربی و حاکمیّت آن، به چنین آرمانشهر رئالیستی دست یابد.
A realistic utopia is a utopia in which cognition has an empirical basis. In this utopia, unlike its other two types, i.e. divine and philosophical utopia, mankind, relying on empirical science and objective observation, wants a realistic utopia rather than an idealistic one. This type of realistic thought is the result of human failure to achieve two types of divine and philosophical utopia, which can be seen abundantly in recent decades and in contemporary literature. Ahmad Mahmoud is one of the authors who is looking for a way to achieve such a utopia throughout his works, especially in Madar-e Sefr Darajeh. In this study, an effort has been made to analyze and examine this type of utopia and its characteristics in Madar-e Sefr Darajeh with the descriptive-analytical method in order to determine what the most important characteristics of Mahmoud’s realistic utopia are. Finally, it is concluded that the characteristics of Mahmoud’s realistic utopia include various areas that can be divided and described under five general categories: 1. social, 2. economic, 3. security, 4. political ,5. cultural. It can also be concluded that Mahmoud’s utopia is not an imaginary and illusory world, but mankind may achieve such a realistic utopia by applying empirical science and its sovereignty.
خلاصه ماشینی:
این نوع اندیشۀ واقع گرایانـه ، کـه در دهه های اخیر و در ادبیات معاصر به وفور دیده می شود، حاصل شکست بشر از دست یـابی به دو نوع آرمان شهر الهی و فلسفی است .
احمد محمود یکی از نویسندگانی اسـت کـه در آثارش ، به ویژه در مدار صفردرجه ، به دنبال راهی برای دست یابی بـه چنـین آرمـان شـهری است .
٣. ٢ احمد محمود و آرمان شهر رئالیستی ادبیات اقلیمی شاخه ای از ادبیات معاصر است که بیش تر در حوزۀ داستان کاربرد دارد و به مجموعۀ آثار ادبی اطلاق می شود کـه نمایـان گـر فرهنـگ ، باورهـا، آداب ورسـوم مـردم ، و ویژگی های محیط طبیعی و بومی یک اقلیم خاص است .
هم چنین آرمان شهرها بیش تر خاص جوامعی هستند که کانون توجه اند و درحال تغییر شکل و حکومت اند (١٠٧٠ :٢٠٢٠ Davidson)؛ همان گونه کـه احمد محمود در رمان مدار صفردرجه با بـه تصویرکشـیدن شـرحی از رخـدادهای قبـل از انقــلاب تــا بعــد از آن در انتقــاد از جامعــه ســعی داشــته اســت و ایــن رخــدادها او را به سمت وسوی آرمان شهر رئالیستی سوق داد.
محمود این مقوله را در رمان مدار صفردرجه به صورت مشهود نشان داده است : بچه دارنشدن نوذر و نازایی همسرش بلقیس نوعی مقولۀ ضدآرمان شهری اسـت کـه نوذر را به شدت ناراحت می کرد (محمود ١٣٧٦: ٣٣٦-٣٣٧)، بیماری لغوۀ کل بشیر (همـان : ٧٦٣)، بیماری ملااشکبوس (همان : ١٠١٧)، و هم چنین اعتیاد را نیز می توان نـوعی بیمـاری قلمداد کرد؛ مانند اعتیاد یارولی ، بـرزو، عطـا، دکتـر نـاکَس ، کنـدرو، مهـراب ، اسـدموتوی ، احمدرُطیل ، و...
احمد محمود از نویسندگانی است کـه بـه این آرمان شهر توجه می کند و آن را برای بشر قابل دست رس می داند.