چکیده:
در دههء نخست انقلاب مشروطه،یزد شاهد حوادث و آشفتگیهای فراوانی بود.حاکمان یزد در زمان مظفر الدین شاه،قبل از وقوع انقلاب مشروطه،به دلیل ضعف جسمی و روحی شاه،بسیار گستاخ بودند و مستبدانه به غارت و چپاول و گرفتن اضافه جمعهائی بر مالیات از اهالی یزد میپرداختند.اهالی یزد،با بستنشینی و تحصن اعتراض میکردند،ولیکن هر حاکم جدید به نوع دیگری به آزار و اذیت ایشان میپرداخت.قحطی، خشکسالی و شیوع وبا نیز مزید بر علت بود.اقلیتهای مذهبی چون زرتشتیان نیز،تاوان سنگینی میپرداختند. پس از امضا شدن فرمانم مشروطیت،نهضت مشروطهخواهی در یزد شکل گرفت و حاج محمد تقی مازار،نقش برجستهای در آن نهضت داشت.زرتشتیان یزد نیز طرفدار مشوطه بودند،ولیکن چون حاکمان یزد همچنان همان افراد سابق بودند،درگیریهای شدیدی پیش آمد که به کشته شدن حاج محمد تقی مازار و ترور پرویز شاهجهان،تاجر زرتشتی انجامید.اعتراض عمومی مردم یزد به تصویب مالیات،تشکیل انجمن ولایتی،تعیین نمایندهء یزد برای دور اول مجلس،محاصره شدن یزد به دست دزدان فراغهای و چپاول آن به دست نظامیان بختیاری در زمان حکومت سران بختیاری بر یزد،توقیف و دوخته شدن دهان شاعر مبارز،فرخی یزدی نیز از جملهء دیگر موارد بررسی است.
خلاصه ماشینی:
"در یکی از نامهها خطاب به شاه ابیاتی سروردند که چند بیت آن آورده میشود: شاها تو را مدام ظل خدا بر سر دیوان ز عدل و داد پر کردهای ولی، شهزاده با سپاه تاراج کرده است ملک و عیال و مال،محصول و سیم و زر ما را از خویش را معروض داشتیم تا چه قضا کند امر قضا قدر1 امین الدوله که در این زمان صدر اعظم ایران بود، به واسطۀ واهمهای که از ظل السلطان،حاکم مقتدر (به تصویر صفحه مراجعه شود) ظل السلطان اصفهان یعنی پدر جلال الدوله داشت، نسبت به شکایت یزدیها وقعی نمیگذاشت.
نواب وکیل یزدی- که گزارش این وقایع را بیان کرده است-آغاز بست نشستن مردم را اینگونه بیان کرده:«حاج محمد تقی که با مشیر الممالک بد بود،آخوند ملا حسن مالمیری را-که یکی از ملاهای ساده بود -روی دست کرد؛مردم را وادار کردند که با جمیع علما و بزرگان در تلگرفخانه بست بنشینند».
در مسیر راه این جمعیت شعار میدادند: ما بندۀ خدائیم#مشروطه را فدائیم یهودیان و زردشتیان یزد هم پشت سر آنان به راه افتادند و بااحتیاط میگفتند: ما هم مثل شمائیم!52 ریشۀ نارضایتی مردم در فشارهای مالیاتی بود که از سوی مشیر و با مساعدت حاکم ملا رضا در طی نامهای که در همین ایام به مجلس شورای ملی تلگراف کرده است،از عملکرد مشیر الممالک سخت انتقاد کرده و نوشته است:«اکنون که مشروطه به پا شده است، مردم از مجلس شورای ملی انتظار دارند که رویۀ سابق را منسوخ کند و عمال حکومتی امثال مشیر- که سالها جان و مال مردم را در اختیار خویش داشتند -کنار گذاشته شوند و پذیرفته نیست که همان رویه در نظام جدید تداوم یابد."