چکیده:
شفافیت فضایی، به عنوان یک ویژگی به کار رفته در ساختار فضایی و مرز بین داخل و خارج است و می توان آن را قابلیتی معمارانه برای بسط یک فضای محدود و ارتباط آن با سایر فضاهای مجاور به منظور برخورداری از ظرفیت بیشتر و امکان حرکت بصری، فیزیکی یا ذهنی معنوی به حساب آورد. حال سوال اصلی این است: شفافیت فضایی در معماری ایران به چه نحوی تحقق یافته است؟ با توجه به کم روزن بودن بناها در تبریز به علت شرایط اقلیمی آن، شفافیت اغلب با چه فاکتورهایی به دست می آید؟ هدف از پژوهش حاضر، تبیین و بررسی شفافیت در معماری اسلامی و چگونگی رسیدن به شفافیت در بناهای سنتی اقلیم سردسیر می باشد که با توجه به کاهش روزنه ها در بناهای این اقلیم لزوم بررسی میزان شفافیت دراین منطقه مورد توجه قرار گرفت. پژوهش حاضر بر پایه پژوهش موردی، بر اساس داده های حاصل از اسناد کتابخانه ای و مشاهده میدانی است. برای تحلیل این موضوع ضمن بررسی انواع شفافیت در معماری اسلامی ایران، بناهای امامزاده سید حمزه و مسجد کبود به عنوان مطالعه موردی برای بررسی فاکتورهای شفافیت، در اقلیم سرد انتخاب گردیدند. این دو بنا با وجود وجه اشتراک آنها در مذهبی بودن، ساختار فضایی متفاوتی دارند. یافته های تحقیق نشان می دهد که ساختارفضایی عامل مستقلی برای پیش بینی شفافیت بنا نیست. ضمن این که شفافیت فضایی در معماری ایرانی صرفا شفافیت بصری نبوده و شامل شفافیت ادراکی و معنایی نیز می باشد، که در اقلیم سرد بیشتر شاهد شفافیت هایی از نوع ادراکی و معنایی می باشیم. لذا معمار بنا برای رسیدن به حس فراخی و سیالیت در فضا، عوامل مختلفی را متناسب با کالبد بنا و شرایط محیطی در نظر گرفته است تا مخاطب شفافیت فضایی را در آن حس نماید.
خلاصه ماشینی:
در واقع اين مقاله در صدد پاسخ گويي به اين سوالات است : شفافيت فضايي در معماري ايران به چه نحوي تحقق يافته است ؟ با توجه به شرايط اقليمي تبريز و کم روزن بودن بناها، شفافيت اغلب با چه فاکتورهايي به دست ميآيد؟ ٢- پيشينه تحقيق پژوهش هايي در خصوص کليات مفهوم شفافيت در معماري صورت گرفته است که از اهم آن ها مي توان به مقاله علمي پژوهشي سعادت و همکاران (١٣٩٥)، با عنوان «تبيين مفهوم شفافيت در دوره هاي مدرن ، پست مدرن و ارزيابي آن درمعماري اسلامي ايراني » اشاره کرد که به بررسي نمود و بروز شفافيت در معماري اسلامي ايراني و تحليل تفاوت هاي مفهومي بين شفافيت در معماري مدرن و پست تمدرن با معماري اسلامي ايراني مي پردازد.
همچنين سالاري و همکاران (١٣٩٢)، در مقاله «بررسي تحليلي نمود شفافيت و تأکيد بر کاستن از ماده و افزايش فضا در برخي نمونه هاي ارزشمند معماري ايراني» ارتباط ميان شفافيت و فضاسازي را در دوره هاي مختلف تاريخ ايران مورد تحليل و بررسي قرار داده اند و به اين نتيجه رسيده اند که تکامل معماري ايران بيشتر به تعالي اين اصول ، مباني و الگوها در جريان نوعي فعاليت هوشمندانه و ماهرانه استوار بوده است تا يجاد آن ها، اين عناصر در طول زمان داراي تصويري ذهني و حامل بار عاطفي شده اند.