چکیده:
قابوس نامه اگرچه پندنامه عنصرالمعالی برای فرزندش است؛ اما می توان آن را دستورالعملی تربیتی و پرورشی و منبع بررسی علمی و دقیقی برای کشف شیوه های فرزندپروری و سبک های انضباطی مورد پسند مولف دانست. در این مقاله سبک های فرزندپروری بر اساس نظریه دیانا بامریند مورد پژوهش قرار گرفته است. تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای است. نتایج نشان می دهد اگرچه لحن و اندیشه پدرسالارانه نویسنده در بعضی از باب های کتاب مشهود است؛ اما شیوه انضباطی غالب در کتاب، سبک مقتدرانه است. همچنین نویسنده، سبک آسان گیرانه و مسامحه کارانه را سبکی ناسالم در حوزه فرزندپروری می داند.
Qaboos Name, although it is the advice letter of the onsor al-Maali for his son; But it can be considered as an educational instruction and a source of scientific and accurate research to discover the methods and disciplinary styles of parenting preferred by the author. In this article, parenting styles based on Diana Baumrind's theory have been researched. The research is of a descriptive-analytical type and the method of collecting information is of a library type. The results show that although the tone and patriarchal thought of the author is evident in some chapters of the book; But the dominant disciplinary style in the book is the authoritative style. Also, the author considers the easy and permissive style as an unhealthy style in the field of parenting.
خلاصه ماشینی:
-بعد تقاضا (کنترل ):٣ به تلاش هايي براي يکپارچگي خانواده و جذب فرزندان از طريق داشتن تقاضاي متناسب با تواناييهاي فرزندان ، نظارت بر آنان و وضع مقررات اشاره دارد (بامريند، ١٩٩١: ١٢٧-١١١) سپس با توجه به اين دو بعد، چهار شيوة فرزندپروري را پيشنهاد ميدهد: ١-مقتدرانه ٢- مستبدانه ٣- آسان گيرانه ٤-مسامحه کارانه -فرزندپروري مستبدانه :٤ والدين نسبت به فرزندان خود محبت کمتري دارند، ولي کنترل بسياري به کار ميگيرند.
همچنين «اگر نيز چيزي دانم ، گفتار من چه فايده دارد؟ اکنون تو هم از من چندان شنوي که من از پدر خويش شنودم ؛ پس تو را جاي ملامت نيست که من خود داد از خويشتن بدهم تا به داور حاجت نباشد (همان :١٥٦) عنصرالمعالي لزوم فراگيري يک شغل را توسط فرزند يادآور ميشود: «پس بايد که هر چه آموختني باشد از فضل و هنر فرزند را بيآموزي تا حق پدري و شفقت بجاي آورده باشي که از حوادث عالم ايمن نتوان بود و نتوان دانست که بر سر مردمان چه گذرد هر هنري و فضلي روزي بکار آيد پس در فضل و هنر آموختن تقصير نبايد کردن (همان : ١٣٥-١٣٤)؛ اما دايرة انتخاب شغل را براي فرزندش باز ميگذارد و بر اين باور است که بايد دانستنيهاي گوناگون و در زمينۀ حرفه هاي مختلف در اختيار فرزندان قرار گيرد تا جايي که موارد لازم در مورد آداب جنگ ، کشورداري و فنون زمان را به فرزند خود بياموزد تا اگر در آينده پزشک ، شاعر، آوازه خوان ، بازرگان ، ستاره شناس ، دبير، سپهسالار، وزير و ...