چکیده:
منظور از «مکتب اصالت فطرت» بهرهگیری از رویکردهای فلسفی و دینی رایج نیست؛ بلکه مقصود از آن، طرح ایدههایی است که اگرچه در یک جغرافیای معین شکل گرفتهاند، ولی میتوانند در مستوای جهانشمول مورد استفاده قرار بگیرند. به دلیل امکان وجود روایتهای مختلف از مدرنیته؛ میتوان با بازخوانی و بازسازی سنت تاریخی و تمدنی خود، وضعیت خود را بنحو غیریوروسنتریکی صورتبندی کرد و آن را مبنای ترسیم دورنمای آینده قرار داد. لذا، نیازمند بهرهگیری از ایدهها و مفاهیمی هستیم که در زیستجهان اسلامی یا در ارتباط با آن شکل گرفته باشند. در این مقاله به مفاهیم و ایدههای کلیدی برخی از اندیشمندان از جمله علامه طباطبایی (مفهوم ادراکات اعتباری)، علامه جعفری(مفهوم فرهنگ مشترک بشری)، سیدمحمدباقر صدر (مفهوم منطقةالفراغ)، علی شریعتی (مفهوم جامعهی عوضی)، امام موسی صدر(مفهوم ادیان در خدمت انسان)، سیدحسین العطاس (مفهوم ذهن مُنقاد)، مالکوم ایکس (مفاهیم House Negro و Field Negro)، رضا داوری اردکانی (مفهوم عقل گلخانهای) پرداخته میشود.
The meaning of "School of Authenticity of Nature" is not to use common philosophical and religious approaches; Rather, the intention is to propose ideas that, although they were formed in a specific geography, can be used on a global level. due to the possibility of different narratives of modernity; By rereading and reconstructing our historical and civilizational tradition, we can formulate our situation in a non-Eurocentric way and make it the basis for drawing the future perspective. Therefore, we need to use the ideas and concepts that were formed in the Islamic world or in connection with it.In this article, the key concepts and ideas of some thinkers such as Allameh Tabatabai (the concept of credit perceptions), Allameh Jafari (the concept of common human culture), Seyyed Mohammad Baqir Sadr (the concept of Al Faragh region), Ali Shariati (the concept of Dislocated society ), Imam Musa Sadr (the concept of religions in the service of man), Seyyed Hossein al-Attas (the concept of Captive Mind ), Malcolm X (the concepts of House Negro and Field Negro), Reza Davari Ardakani (the concept of greenhouse intellect) are discussed.
خلاصه ماشینی:
دغدغه ی کسی که به عنوان یک نظریه پرداز اجتماعی خود را در سنت انتقادی تعریف مـیکنـد، این ابعاد شخصیتی علامه طباطبایی نیست ؛ بلکه پرسش اساسـی ایـن اسـت کـه مفهـوم کلیـدی علامه طباطبایی که بتوانیم از آن در سطح جهـانی اسـتفاده کنـیم ، چـه بـود؟ ایـن مفهـوم نبایـد به گونه ای باشد که به عنوان مثال فقط برای کسانی که در چـارچوب نظـری دانشـگاه تهـران یـا پژوهشگاه قم قرار میگیرند و در باب تفکر اجتماعی مسلمانان سخن میگویند، کاربردی باشـد.
در جهان در حوزه تفکر و اندیشه انتقادی وقتی در باب امیل دورکـیم بـه عنوان یک متفکر کلاسیک در حوزه جامعه شناسی سخن میگویند از مفاهیمی به نـام آنـومی یـا (Mechanical society versus organic society) یـاد مـی کننـد (ریتـرز، ١٤٠٠: ص١٢٩)کـه مفـاهیم کلیدی و ابداعی دورکیم هستند و در سطح جهانی میتوان از آنها استفاده کـرد.
شـریعتی مفهـوم جامعـه عوضـی را ابـداع میکند و دو مفهوم کمکی را در کنار آن به کار میبرد و آن تمایز بین «زمان و مکـان اجتمـاعی» و «زمان و مکان تقویمی» است (شریعتی، ١٣٨٨،ج١٤: ص٥٢) ممکن اسـت مـا یـک جامعـه ای داشته باشیم که از نظر تقویمی در قرن بیست ویکم اسـت ، مـثلاً قبایـل آمـازون از نظـر تقـویمی امروز در قرن بیست ویکم هستند؛ اما اگر به این قبایل جنگل های آمازون نگاه کنیم ، آیـا افـرادی که در آنجا زندگی میکنند از نظر اجتماعی هم در قرن بیست ویکم هستند؟ ممکن است از نظـر اجتماعی حتی در زمان ماقبل تاریخ باشند؛ یعنی شیوه پوشش و زیسـت و ابـزار مـورد اسـتفاده آنان مربوط به دوران ماقبـل تـاریخ اسـت .