چکیده:
دوران آنتروپوسن «عصر انسان» با عاملیت بیسابقه انسان در دگرگونیهای طبیعت جاندار و بیجان در سطح سیارهای مشخص میشود. این دگرگونیها چنان فراگیر و چندبعدی شدهاند که برای بررسی علل، عوامل درگیر، و پیامدها مطالعات میانرشتهای ضروری به نظر میرسد. همچنین مفهومپردازیهای تازهای نیاز است که به فهم این شرایط نوپدید کمک رسانند و راه را برای تحلیلهای تجربی و دریافتهای نو بگشایند. آغازگاه این راه، نقد دیدگاههای مدرنیستی مستقر است که با تمایزگذاری میان طبیعت و جامعه، طبیعت را به نیروهای بیرونی، کنترلپذیر و سودمند فرو میکاهند؛ درحالیکه انسان را فعال مایشاء پیشفرض گرفتهاند و کنشهای او را به نوع ابزاری آن فروکاستهاند. چنین نقدی را میشود با نوعی بازاندشی از رابطه انسان و جامعه و طبیعت کامل کرد. این مقاله با استفاده از مطالعه اسنادی و با اتخاذ رهیافتی تطبیقی بحثهای مرتبط را از رشتههای گوناگون گرد میآورد و مقایسه میکند، تا ابعاد آنتروپوسن روشن و ادبیات مرتبط نقادانه بررسی شود. یافتههای این مقاله نشان میدهد که شرایط دوران آنترپوسن، پیامدهایی برای اندیشه و مفهومپردازی جامعهشناختی دارند. بهعبارتی، برخی از مفاهیم مسلط در جامعهشناسی مانند عاملیت نیازمند بازنگری و برخی مناسبات مانند مناسبات انسان/طبیعت و طبیعت/جامعه نیازمند توجه جدیتری هستند. در نتیجه، این مقاله برای نوعی جایگاه مفهومپردازیشده از طبیعت در ساخت و دگرگونی حیات فردی و جمعی استدلال میکند و شبکه انسان-طبیعت-جامعه را بهعنوان راهی برای فهم شرایط دگرگونشونده زیستمحیطی سیارهای در دوران آنتروپوسن پیشنهاد میکند.
This article aims to address some of the important consequences of the Anthropocene for social relations from a sociological perspective. Stressing on the multidimensionality of environmental changes globally, the paper argues that understanding the new conditions requires interdisciplinary studies and a reevaluation of existing approaches to nature and environmental issues in general. It uses the notion of the Anthropocene to criticize the well-established modernist view distinguishing between nature and society and to discuss that sociology must include nature as an active and constructive agent in its explanations and problem-definition processes. Additionally, this article proposes “the human-nature-society web” as an analytical framework to explain social conditions in the Anthropocene at micro and macro levels. This proposed framework is applied to shed new light on the concept of agency in social theory and to criticize the neglect of the notion of nature in shaping the agency. It also serves to underline the constructive power of nature in society in three significant areas of institutional arrangement, risk, and technology.