چکیده:
هدف این پژوهش، معرفی گزارشگری شهروند شرکتی برای بانکها به عنوان نوعی گزارشگری مالی و غیرمالی و بررسی پیامدها و عوامل موثر بر محتوای اطلاعاتی (ارزشآفرینی) این نوع گزارشگری است. بدین منظور، ابتدا گزارشگری شهروند شرکتی مفهومسازی شده و پس از آن دادههای پژوهش برای 12 بانک طی سالهای 1390 الی 1399 جمعآوری شد. این پژوهش به لحاظ نحوه گردآوری دادهها، نوعی پژوهش کمی و تجربی در حوزه حسابداری و مالی است و برای سنجش عوامل موثر بر گزارشگری شهروند شرکتی و همچنین ارتباط بین این متغیرها با پیامدها و در نهایت ارزش بانک، از رویکرد معادلات ساختاری و روش کمترین مربعات نسبی (PLS) استفاده شده است. فرضیه اصلی، مربوط به تأثیر گزارشگری شهروند شرکتی بر ارزشآفرینی بانک است. مسیر مستقیم مربوط به این ارتباط با ضریب 271/0 بیانگر این موضوع است که ارزشآفرینی بانک به میزان 27 درصد (با آماره t معادل 897/6) از طریق گزارشگری شهروند شرکتی (به صورت مستقیم و بدون دخالت متغیر میانجی) تبیین میشود. این بدین معنا است که با افزایش افشاء شاخصهای گزارشگری شهروند شرکتی، ارزش بانک افزایش مییابد. در نتیجه، بانکها با ارائه گزارشگری شهروند شرکتی و افشاء شاخصهای مالی و غیرمالی میتوانند بر ارزشآفرینی بانک تأثیرگذار باشند و از طریق کاهش هزینه سرمایه شرکت، کاهش هزینههای نمایندگی، افزایش نقدینگی، بهبود عملکرد مالی و کیفیت گزارشگی مالی، منجر به افزایش ارزش بازار سهام بانک و در نهایت افزایش ارزش بانک شوند. مهمترین دستاورد این پژوهش، توسعه مفهوم گزارشگری شهروند شرکتی به عنوان یک نوع گزارش با ارزش در صنعت بانکداری است.
The purpose of this study is to introduce corporate citizenship reporting for banks as a type of financial and non-financial reporting and to investigate the consequences and factors affecting the information content (value creating) of this type of reporting. The basic question is corporate citizenship reporting leads to the value creation of financial and non-financial reporting of banks? First, corporate citizenship reporting was conceptualized and then research data were collected for 12 banks during the years 2011 to 2021. This research is a quantitative and experimental research in the field of accounting and finance in terms of data collection and to measure the factors affecting corporate citizenship reporting and also the relationship between these variables and the consequences and value of the bank, the structural equations approach and least squares method (PLS) is used. The direct path related to this relationship with a coefficient of 0.271 indicates that the value creation of the bank at a rate of 27% (with a t-statistic equal to 6.897) is explained through corporate citizenship reporting. This means that with increasing disclosure of corporate citizenship reporting indicators, the value of the bank increases. Banks can influence the value creation of a bank by providing corporate citizenship reporting and disclosing financial and non-financial indicators, by reducing the company's capital costs, reducing agency costs, increasing liquidity, and improving financial performance and financial reporting quality, lead to an increase in the market value of the bank's stock and ultimately increase the value of the bank.
خلاصه ماشینی:
اين مقاله به لحاظ نحوه گردآوريداده ها،نوعيپژوهش کميو تجربي در حوزه حسابداري و مالي است و براي سنجش عوامل موثر بر گزارشگري شهروند شرکتي و هم چنين ارتباط بين اين متغيرهاباپيامدهاودرنهايت ارزش بانک ،ازرويکردمعادلات ساختاريوروش کم ترين مربعات نسبي(PLS)استفاده شده است .
بر اين اساس ،در مقاله حاضر به بررسي ارزش آفريني يکي از نوظهورترين گزارش هاي مالي و غيرمالي (به خصوص در صنايع بانکداري) يعنيگزارشگريشهروندشرکتي ٢پرداخته شده است .
براين اساس ،دراين مقاله به بررسيتأثيرويژگيهايبانک ووضعيت رقابتيآن هابه عنوان دوعامل موثربرگزارشگري شهروند شرکتي و هم چنين دو پيامد کيفيت گزارشگري مالي و عملکرد مالي بر رابطه بين گزارشگريشهروندشرکتيوارزش آفرينيبانک پرداخته شده است .
بدين منظور،ازروش کتابخانه اياستفاده شده است وبامرورادبيات پژوهش دراين حوزه ،مفهوم شهروندشرکتيدرقالب سه ديدگاه محدود،ترکيبيوجامع ،بسط داده اندوبه اين نتيجه رسيدند که شهروند شرکتي، به معناي استفاده از منابع شرکت در جهت تامين منافع اجتماعياست .
٢. الگوي مفهومي، متغيرها و فرضيه هاي پژوهش پرسش اساسي که در اين پژوهش دنبال مي شود بدين صورت است که آيا در ايران ، گزارشگريشهروندشرکتيمنجربه ارزش آفرينيگزارشگريماليوغيرماليبانک هاميشود؟از اين رو، مساله اصلي، مربوط به ارتباط بين ارزش بانک و گزارشگري شهروند شرکتي است .
الگوي مفهومي پژوهش براي ارزش آفريني گزارشگري شهروند شرکتي بانک ها براساس الگويمفهوميفوق ،مبانينظريوپيشينه پژوهش ،سوال اصليوفرضيه هايزير مطرح شده است : سوال اصلي) آيا افشاء شاخص هاي گزارشگري شهروند شرکتي براي بانک ها، ارزش آفرين است ؟ فرضيه اول )گزارشگريشهروندشرکتيبرارزش آفرينيبانک ،تأثيرمعناداريميگذارد.
نتايج آزمون فرضيه اول نشان داد که در کل ، افشاء شاخص هاي گزارشگري شهروند شرکتي براي بانک ها، ارزش آفرين است .