چکیده:
یکی از تقسیمات مطرح شده در ارتباط با روایات، تقسیم آن به روایات افتائی و تعلیمی است، روایات افتائی به روایاتی اطلاق میشود که صرفا بیان کننده وظیفه فعلی فردِ سؤال کننده است در مقابلِ روایات تعلیمی که بیان کننده حکم کلی به منظور تربیت فقهاء و مجتهدین میباشد. از مهمترین امور در ارتباط با این تقسیم، ارائه شاخصههایی است که با استفاده از آنها بتوان روایات تعلیمی و افتائی را از یکدیگر تفکیک نمود. در این مقاله سعی شده است با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و از رهگذر نمونهیابی در کتاب تهذیب شیخ طوسی مهمترین شاخصههای شناخت این دو دسته روایات ارائه شود و در نهایت چنین نتیجه گرفته شده است که چهار شاخص اصلیِ صفات راوی، شرائط زمان صدور روایت، مضمون روایت و بهره بردن از اسلوب تعلیم، مهمترین شاخصه جهت شناخت روایات تعلیمی است و لازم است فرد از این موارد اطمینان به دست آورد تا بتواند احکام روایات تعلیمی را جاری سازد.
One of the divisions proposed in connection with the narration is its division into ifta’i and ta’limi. Ifta’i narration refers to the narration that only expresses the current duty of the questioner. On the other hand, there are ta’limi traditions that express the general ruling for the purpose of training jurists (fuqaha) and master jurists (mujtahidin). One of the most important issues regarding this division is to provide characteristics that can be used to distinguish between taʻlimi and ifta’i narratives. By using the descriptive-analytical method and through sampling in the book Tahdhib al-Ahkam of Shaykh al-Tusi, this study has tried to present the most important characteristics of knowing these two categories of narrations. This study has concluded that the four main characteristics of the narrator’s attributes, the conditions of the time of issuing the narration, the content of the narration, and the use of the ta’lim style, are the most important characteristics for understanding ta’limi narrations. It is worth noting that all these characteristics are used as a witness for being ta’limi and it is necessary for a person to be sure of these things in order to be able to apply the rulings of ta’limi narrations.
خلاصه ماشینی:
ایشان دراینباره چنین میفرماید: «تعلیمات رسول (ص) و ائمه (ع) همچون آموزههای قرآن مجید بر دو قسم تقسیم میشود؛ بعضی از آنها تعلیم احکام و تبیین عمومات و مطلقات و محکمات و متشابهات و نواسخ و منسوخات است تا اینکه [بعضی از افراد] امت پرورش یافته و فقیه شوند که این روش بر اساس بیانات منفصل است؛ و قسم دیگر خبر و فتوایی است که ایشان برای افراد جاهل و عامی بیان فرمودهاند تا آنکه به وظیفه فعلی خویش عمل نماید» (اصفهانی، 1398 ش، الافتاء و التقلید، 239).
شدهاند (طوسی، 1407 ق، تهذیب، 10/203) جملگی روایات تعلیمی بهحساب میآیند؛ چراکه ائمه اطهار (ع) در آنها به دنبال بیان وظیفه فعلی فردی خاص نبودهاند تا وی بخواهد به آن عمل کند؛ بلکه هدف آن بزرگواران تبیین نظریه فقه شیعه در ارتباط با این موضوعات بوده است.
قواعد ادبی گاه روایت مطابق با قاعدهای ادبی است؛ به چند نمونه از این روایات اشاره میشود: در کتاب تهذیب به سند صحیح از امام باقر (ع) نقل است که فرمودند: «هر حکمی که در قرآن [با کلمه] «او» همراه است، مخاطب آن حکم نسبت به آن مخیر است و اگر در ارتباط با حکمی چنین آمده باشد: «کسی که چنین پیدا نکند بر او است که چنین کند»، اولین مورد آن مختار است [یعنی اولین کفاره باید انتخاب شود (مجلسی، 1406 ق، 4/445)]» (کلینی، 1407 ق، 4/358؛ طوسی، 1407 ق، تهذیب، 5/333).