چکیده:
دولتها از ظرفیت مردم برای کنترل بحرانها استفاده میکنند. اگر این استفاده از افراد متناسب با بافت اجتماعی و مذهبی آنها نباشد، استفاده از این منابع به حدّاقلّ میرسد. تا به امروز، جامعه ایرانی ما بحرانهای دشواری را پشتسر گذاشته است که در آن اعتقاد به تعالیم اسلامی به مردم کمک کرده است تا از مشکلات عبور کنند. سوال اصلی این پژوهش این است که مولفههای اسلامی مشارکت عمومی در جامعه ایران در حوزه مدیریت جامع بحران چیست؟ به این ترتیب این پژوهش، با بهرهگیری از بیانات حضرت امامخمینی(ره) و استفاده از روش داده بنیاد و طی فرآیند کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی، در پی ارائه الگوی مدیریت اسلامی مشارکت عمومی در شرایط بحرانی است. در نتیجه، دریافتیم که الگوی مدیریت اسلامی مشارکت عمومی شامل تمام راهبردهای مدیریت جامع بحران، کاهش، آمادگی، واکنش و جبران خسارات است. برای دستیابی به مشارکت مزبور، علاوه بر تودهها و نخبگان، دولت نیز وظایفی را برعهده دارد که باید انجام دهد. در راهبرد آمادگی، دولت باید داوطلبان مردم را آموزش و تجهیز کند و در راهبرد واکنش، باید با تعیین اولویتها، روند مشارکت مردمی را تسریع کند. همچنین، دولت باید از مشارکت عمومی در راهبرد کاهش، در زمینه بهداشت روان آسیبدیدگان استفاده کند و در راهبرد جبران، روند جبران خسارت را کنترل کند و سازمانهای دولتی را با مشارکت عمومی هماهنگ کند.
Governments use the capacity of the people to control crises. If this use of people is not commensurate with the social and religious context of the people, the use of these resources will be minimized. To date, our Iranian society has gone through difficult crises in which believing in Islamic teachings has helped people overcome problems. In this study, we want to examine the components of public participation in Iranian society in a religious context. In this way, by using the statements of Imam Khomeini and using the GT method, and using the model of open coding, axial coding, and selective coding, we try to provide an Islamic management model of public participation in crisis. As a result, we found that the Islamic management model of public participation includes all strategies of comprehensive crisis management, Mitigation, Preparedness, Response, Recovery. to achieve it, in addition to the masses and elites, the government has tasks to fulfill. In the preparedness strategy, the government should train and equip the people's volunteers, and in the response strategy, it should speed up the process of popular participation by setting priorities. The government should use public participation in the Mitigation strategy in the field of mental health of the injured, and in the Recovery Strategy, control the process of compensation and coordinate government agencies with public participation.
خلاصه ماشینی:
سوال اصلي اين پژوهش اين است کـه مولفـه هـاي اسـلامي مشـارکت عمـومي در جامعه ايران در حوزه مديريت جامع بحران چيست ؟ به اين ترتيب اين پـژوهش ، بـا بهـره گيـري از بيانـات حضرت امام خميني (ره ) و استفاده از روش داده بنيـاد و طـي فرآينـد کدگـذاري بـاز، کدگـذاري محـوري و کدگذاري انتخابي، در پي ارائه الگوي مديريت اسلامي مشارکت عمومي در شرايط بحراني است .
جدول شماره ١: کدگذاري باز مقوله آمادگي و مشارکت عمومي (رجوع شود به تصویر صفحه) بررسي پارادايمي مقوله ي محوري آمادگي و مشارکت مردمي در پيوند ميان مقولات ، آنچه به عنوان علل بيان ميشود، عبارت است از: الف ) پرهيـز از غافل گيري جامعه در هنگام بحران ها؛ ب ) شناسايي ظرفيـت هـا و ظرفيـت هـاي جامعـه در مواجهه با بحران ها؛ ج ) استقرار و استمرار انسجام و هماهنگي جامعه قبل و بعد از بحران ؛ قضاياي بيانگر شرايط زمينه اي خاص جامعـه ي ايرانـي عبارتنـد از: الـف ) آمـاده سـازي روحي و معنوي جامعه متدين ايراني؛ ب ) آماده سـازي مـردم بـراي ايفـاي نقـش خـود در مواجهه با بحران در تمام مراحل مديريت بحران با اولويت نقش هاي فردي؛ ج ) آماده سـازي اکثريت آحاد جامعه براي مواجهه با بحران ها در نظام جمهوري اسلامي ايران ؛ فرضيه هاي بيانگر شرايط ميانجي با تاثير منفي عبارتند از: الـف ) عـدم رعايـت شـئونات سنتي و فرهنگي خاص هريک از اقشـار و اقـوام جامعـه بـا اولويـت نخبگـاني؛ ب ) عـدم بهره وري و تجهيز حاکميت از حداکثر توان اجتماعي مردم به ويژه زنان ؛ قضايايي که به عنـوان راهبردهـا يافـت شـده انـد، عبارتنـد از: الـف ) شناسـايي و تجهيـز ظرفيت هاي جامعه از سوي حاکميت ؛ ب ) ايفاي نقش نخبگان بومي و محلـي؛ ج ) توجـه و خاطرنشان کردن مردم به نقش خود در آمادگي در برابر بحران هـا از حيـث انجـام تکـاليف شرعي؛ پيامدهاي راهبردهاي مذکور، عبارتند از: الف ) عدم وامانـدگي و سسـتي آحـاد مـردم و تمام اقشار و طبقات جامعه در هنگام وقوع بحران ها؛ ب ) زمينه سازي بـراي طـرح ريـزي و اجراي مديريت يکپارچه در مهار بحران ها؛ ج ) زمينه سازي براي واکنش به هنگام ، سـريع و نظام مند جامعه در مواجهه با بحران .