چکیده:
اصطلاحات برهان، برهان لمّی، برهان انّی، برهان انی مطلق و دلیل در منطق تعاریف ویژهای دارند. ولی برخی از این اصطلاحات آنگاه که از منطق به فلسفه منتقل شده، فیلسوفان بر پایه حفظ تقسیم برهان به لمی و انی در منطق، در آن اصطلاحات تصرفاتی انجام دادهاند. شواهدی در کلام ابنسینا و ملاصدرا وجود دارد که تطور این اصطلاحات را در فلسفه نشان میدهد. برهان در فلسفه بر "لمی مطلق" و دلیل بر "لمی غیر مطلق" اطلاق میشود و قیاس شبیه به برهان در کلام ابنسینا بر برهان "انی مطلق" از نوع سوم در منطق تطبیق میشود و برهان بالعرض در کلام ملاصدرا نوعی "برهان لمی غیر مطلق" است و برهان صدیقین ملاصدرا ـ که از حقیقت وجود آغاز میکند ـ بر "برهان انی مطلق" از نوع سوم منطبق است که ملاصدرا آن را "برهان شبیه به لمّی" نامیده است. در فلسفه "برهان" به دو شق بالذات و بالعرض تقسیم میشود. «برهان دلیل»، خاصه برهان امکان در اثبات واجب، از نظر ملاصدرا "برهان لمی بالعرض" تلقی میشود، نه "برهان لمی بالذات". توجه به تطور این اصطلاحات از منطق به فلسفه اولی، راهگشای تفسیر دقیق عباراتی است که فیلسوفان آنها را در فلسفه بهکار بردهاند.
اصطلاحات برهان، برهان لمّی، برهان انّی، برهان انی مطلق و دلیل در منطق تعاریف ویژهای دارند. ولی برخی از این اصطلاحات آنگاه که از منطق به فلسفه منتقل شده، فیلسوفان بر پایه حفظ تقسیم برهان به لمی و انی در منطق، در آن اصطلاحات تصرفاتی انجام دادهاند. شواهدی در کلام ابنسینا و ملاصدرا وجود دارد که تطور این اصطلاحات را در فلسفه نشان میدهد. برهان در فلسفه بر "لمی مطلق" و دلیل بر "لمی غیر مطلق" اطلاق میشود و قیاس شبیه به برهان در کلام ابنسینا بر برهان "انی مطلق" از نوع سوم در منطق تطبیق میشود و برهان بالعرض در کلام ملاصدرا نوعی "برهان لمی غیر مطلق" است و برهان صدیقین ملاصدرا ـ که از حقیقت وجود آغاز میکند ـ بر "برهان انی مطلق" از نوع سوم منطبق است که ملاصدرا آن را "برهان شبیه به لمّی" نامیده است. در فلسفه "برهان" به دو شق بالذات و بالعرض تقسیم میشود. «برهان دلیل»، خاصه برهان امکان در اثبات واجب، از نظر ملاصدرا "برهان لمی بالعرض" تلقی میشود، نه "برهان لمی بالذات". توجه به تطور این اصطلاحات از منطق به فلسفه اولی، راهگشای تفسیر دقیق عباراتی است که فیلسوفان آنها را در فلسفه بهکار بردهاند.
The terms proof, a priori proof, a posteriori proof, absolute a posteriori proof, and argument have specific definitions in logic. However, when some of these terms are transferred from logic to philosophy, philosophers have applied changes to these terms, retaining the division of proof in logic into a priori and a posteriori. There is evidence in the discourse of Ibn Sina and Mulla Sadra that indicates the evolution of these terms in philosophy. In philosophy, proof (burhan) represents an “absolute a priori proof” and argument represents a “non-absolute a priori proof”. The syllogism similar to proof in the discourse of Ibn Sina corresponds to the “absolute a posteriori proof” of the third kind in logic. The accidental proof in the discourse of Mulla Sadra is a kind of "non-absolute a priori proof". Mulla Sadra's burhan-i siddiqin (Proof of the Veracious), which begins with the reality of existence, corresponds to the "absolute a posteriori proof" of the third kind. Mulla Sadra calls it as the "proof similar to a priori". In philosophy, proof is divided into two branches: "essential" and "accidental." The argument specific to the argument from contingency to prove the necessary being, is considered by Mulla Sadra as an "accidental a priori proof", and not an "essential a priori proof." Paying attention to the evolution of these terms from logic to philosophy opens the way for a precise interpretation of expressions that philosophers have used in philosophy.