چکیده:
قرآن وسیله هدایت انسانهاست و در صورتی انسانها می توانند توسط قرآن هدایت شوند که فهم دقیقی از آن
داشته باشند. برای فهم دقیق قرآن ، قواعد و قوانین گوناگونی از سوی علمای علم نحو قرار داده شده است که
از جمله آن قواعد، پی بردن به معانی حروف جر است و این معانی به شیوههای مختلفی از جمله با توجه به
سیاق کلام و متعلقات حروف جر مشخص میشوند. شناخت معانی و متعلقات این حرف در فهم معانی آیات
تاثیر به سزایی دارد به دلیل اینکه با اندک غفلتی از طرف مترجم ، معنای آیه اشتباه برداشت میشود. همین
ضرورت اقتضاء نموده که محقق با روشی توصیفی ـ تحلیلی به واکاوی این موضوع طی دو فصل بپردازد؛
نویسنده پس از تبیین مباحث کلی تحقیق ، طی فصلی به بررسی معنای اصلی حرف باء در پنج جزء اول
قرآن کریم از منظر دو تفسیر مجمع البیان و کشاف پرداخته و موارد اختصاصی، اختلافی و اشتراکی هر کدام
از دو تفسیر را بررسی می نماید و سرانجام در فصل پایانی معانی غیراصلی این حرف در همین چارچوب به
ارزیابی و تحلیل گذاشته شده و در نهایت نویسنده بدین نتیجه رهنمون گشته که بین این دو تفسیر در
خصوص معنای باء در هر دو فصل بیان شده ، اشتراکات بسیاری وجود دارد از جمله معنای الصاق ، مقابله و...
و موارد اختلاف محدود است و هر دو به صورت تقریبی از یک منظر به معنای باء پرداختهاند.
خلاصه ماشینی:
همين ضرورت اقتضاء نموده که محقق با روشي توصيفي ـ تحليلي به واکاوي اين موضوع طي دو فصل بپردازد؛ نويسنده پس از تبيين مباحث کلي تحقيق ، طي فصلي به بررسي معناي اصلي حرف باء در پنج جزء اول قرآن کريم از منظر دو تفسير مجمع البيان و کشاف پرداخته و موارد اختصاصي، اختلافي و اشتراکي هر کدام از دو تفسير را بررسي مي نمايد و سرانجام در فصل پاياني معاني غيراصلي اين حرف در همين چارچوب به ارزيابي و تحليل گذاشته شده و در نهايت نويسنده بدين نتيجه رهنمون گشته که بين اين دو تفسير در خصوص معناي باء در هر دو فصل بيان شده ، اشتراکات بسياري وجود دارد از جمله معناي الصاق ، مقابله و...
گفتار صاحب مجمع البيان در خصوص اين فراز از آيه شريفه حاکي از اين بوده که اين جار و مجرور متعلق به رأفت و رحمت بوده است ؛ «رءوف بهم » خداوند نسبت به مردم رئوف و مهربان است به اين معني که هيچ عملي نزد خدا ضايع نمي شود؛ «لا يضيع عنده عمل عامل منهم » و منظور از رأفت ، رحمت شديد است ؛ «الرأفۀ أشد الرحمۀ» و خداوند به اين صفت خوانده شده ؛ چراکه بيشتر از استحقاق بندگان به ايشان مرحمت مي نمايد و هيچ چيز را از ايشان ضايع نمي کند؛ «دل سبحانه بالرأفۀ و الرحمۀ علي أنه يوفر عليهم ما استحقوه من الثواب من غير تضييع لشيء منه »٣.