چکیده:
ساخت فعل در فارسی میانه بر پایه دو ماده ماضی و مضارع بوده است. ماده مضارع برای ساختن فعلهای مضارع و امر به کار میرود و ماده ماضی که برابر اسم مفعول است برای ساخت فعلهای ماضی به کار میرود. در دستور زبان فارسی به این گونه افعال، اصلی گفته میشود. در فارسی میانه نوع دیگری از ساخت فعل وجود دارد که به آن جعلی گفته میشود. ساخت این افعال طبق قاعدهای معین انجام میشود و ساختمانی زایا و رایج در زبان پهلوی است. هدف این پژوهش بررسی آماری کاربرد هر یک از مقولههای دستوری اسم، صفت، حرف اضافه، قید، ضمیر و پیشوند برای ساخت فعل جعلی است. پرسشی که این پژوهش قصد دارد به آن پاسخ دهد این است که برای ساخت افعال جعلی کدامیک از مقولههای دستوری بیشتر به کار رفته است؛ کدام ساخت و صرف فعلی بسامد بیشتری دارد و این نوع فعل در کدامیک از متون فارسی میانه بیشتر دیده میشود. دادههای این پژوهش از پیکرهای مشتمل بر 12 متن پهلوی و 46570 واژه گرداوری شده است. نتایج بهدستآمده از تحلیل دادهها نشان داد، مقوله دستوری اسم و صفت بیشترین کاربرد را در ساخت این نوع از فعل داشتند، اگر چه از مقولههای دیگر مانند قید، حرف اضافه و ضمیر نیز فعل جعلی ساخته شده است. ساخت ماضی متعدی بیشترین ساختی است که در متنها به کار رفته است و نیز این نوع افعال در متون تالیفی بر اساس زند اوستا مانند گزیدههای زادسپرم بیشتر به کار رفتهاند.
The construction of the verbs is based on two stems, past and present. The present stem is used to make present and imperative verbs, and the past stem, which is the ancient Iranian past participle, is used to make past tense verbs. In Persian grammar, such verbs are called main verbs. In Middle Persian, there is another type of verb construction, which is called denominative verbs. These verbs are constructed according to a certain rule and are common constructions in Pahlavi language. This research is aimed at statistical investigating of the use of different grammatical categories such as noun, adjective, preposition, adverb, pronoun, and prefix to create a denominative verb. This research tries to answer the following questions: which grammatical categories are used more frequently in the construction of denominative verbs; which conjugation has more frequency and in which Middle Persian texts occurs more often. The data is gathered from a corpus of 12 Pahlavi texts with 46,570 words. The results of the data analysis showed that most of the denominative verbs were constructed using noun and adjective, although these verbs were also made from other categories such as adverbs, prepositions, and pronouns. The transitive past tense is the most used construction in the texts, and is more frequent in the texts based on the Zend of Avesta, such as the Wizidagiha i Zadsparam.
خلاصه ماشینی:
پرسشی که این پژوهش قصد دارد بـه آن پاسـخ دهـد، ایـن اسـت کـه بـرای ساخت افعال جعلی کدامیک از مقوله های دستوری بیشتر به کار رفته است ؛ کدام سـاخت و صرف فعلی بسامد بیشتری دارد و این نوع فعل در کـدامیک از متـون فارسـی میانـه بیشـتر دیده میشود.
در این مقاله بر اساس پیکره ای از متون پهلوی مشتمل بـر ٤٦٥٧٠ واژه ، افعـال جعلـی را از نظر ساخت ، صرف و بسامد آنها در متون گوناگون بررسی کرده و تلاش میکنیم بـه ایـن پرسش ها پاسخ دهیم : افعال جعلی فارسی میانه بیشتر بر پایه کدام مقولـه های زبـانی سـاخته شده اند؟ چه صرف ها و ساخت هایی از افعال جعلـی در آثـار پهلـوی بـه کـار رفتـه اسـت ؟ کاربرد افعال جعلی در کدام متون بیشتر است ؟ ٢ پیشینه پژوهش کتاب هایی که دربارة دستور زبان فارسی میانه نوشته شده است ، به طور معمول بـه موضـوع افعال جعلی نیز پرداخته اند.
sox/passoxpa به معنی «پاسخ »: از این اسم ، فعـل متعـدی dannidan/ passoxenixesopa به معنی «پاسخ دادن » ٦ بار در صرف ماضی در متن گزیده های زادسپرم به کـار رفتـه اسـت فعل «پاسخ دادن » از افعال پربسامد پیکـره بـود کـه در بقیـه متـون به صـورت فعـل مرکـب sox kardanpassox/pa بـا بسـامد بسـیار (٦٤ مـورد) و dansox dapassox/pa (سـه بـار) و sox guftanpa (یک بار) به کار رفته است و این نکته را یـادآور میشـود کـه _ ماننـد زبـان فارسی (نک : گلفام و همکاران ، ١٣٩٧: ١٢٣-١١٩) _ در زبان فارسی میانه نیـز سـاخت فعـل مرکب میتواند به عنوان یکی از عوامل محدودکننده زایایی سـاخت فعـل جعلـی بـه شـمار آید.