چکیده:
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیشبینی ابعاد کمالگرایی بر اساس فراهیجانات مثبت و منفی در دانشجویان بود.روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، پژوهشی توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز بود. از این رو، حجم نمونه پژوهش بر اساس جدول مورگان و با در نظر گرفتن احتمال ریزش آماری و برای اطمینان بیشتر 250 نفر تعیین شد. به منظور نمونه گیری با شیوه نمونهگیری در دسترس با مراجعه به دانشگاه و همچنین پخش پرسشنامه در گروههای دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز در پیامرسانهای اجتماعی، نمونه آماری پژوهش انتخاب گردید. ابزار استفاده شده برای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه استاندارد کمال گرایی مثبت و منفی تری – شورت و همکاران (1995) و مقیاس فراهیجانها (MES) بود. در پژوهش حاضر دادههای گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تکمتغیری مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد فراهیجانات مثبت میتواند 5/9 درصد از کمالگرایی مثبت و فراهیجانات منفی میتواند 5/12 درصد از کمالگرایی منفی نمونه آماری پژوهش پیشبینی کند (01/0>p). همچنین نشان داد فراهیجانات مثبت میتواند با ضریب بتای 19/0 کمالگرایی مثبت و فراهیجانات منفی میتواند با ضریب بتای 20/0 به طور معنادار و مستقیم کمالگرایی منفی را پیشبینی کند (01/0> p). نتیجهگیری: بنابراین میتوان نتیجه گرفت که ابعاد کمالگرایی توسط فراهیجانات مثبت و منفی قابل پیشبینی است.
Purpose: The purpose of this research was to predict the dimensions of perfectionism based on positive and negative meta-emotions in students.Methodology: The current research was applied in terms of purpose and descriptive and correlational in terms of method. The statistical population of the present study included all students of Azad University, Tehran branch. Therefore, the sample size of the study was determined based on Morgan's table and taking into account the probability of statistical drop and for more certainty, 250 people. In order to sample with the available sampling method by referring to the university and also distributing the questionnaire in the groups of students of Azad University of Tehran Branch in the social messengers, the statistical sample of the research was selected. The tools used to collect information included the standard positive and negative perfectionism questionnaire - Short et al. (1995) and the meta-emotions scale (MES). In this research, the collected data were statistically analyzed using SPSS software, Pearson's correlation coefficient and univariate regression analysis.Findings: The results of regression analysis showed that positive meta-emotions can predict 9.5% of positive perfectionism and negative meta-emotions can predict 12.5% of negative perfectionism in the statistical sample of the study (pConclusion: Therefore, it can be concluded that the dimensions of perfectionism can be predicted by positive and negative meta-emotions.
خلاصه ماشینی:
يافته ها: نتايج تحليل رگرسيون نشان داد فراهيجانات مثبت ميتواند ٩/٥ درصد از کمال گرايي مثبت و فراهيجانات منفي ميتواند ١٢/٥ درصد از کمال گرايي منفي نمونه آماري پژوهش پيش بيني کند (٠٠١ واژگان کليدي : کمال گرايي ، فراهيجان ، دانشجويان مقدمه کمال گرايي ١ يک ويژگي شخصيتي است که در سال هاي اخير توجه زيادي از سوي پژوهش گران و کارشناسان سلامت رواني به خود جلب کرده است (فلت و هويت ، ٢٠٢٢).
بدين منظور پژوهش حاضر با هدف پيش بيني ابعاد کمالگرايي بر اساس فراهيجانات مثبت و منفي در دانشجويان انجام شد تا دو فرضيه ذيل را مورد بررسي قرار دهد: ١) فراهيجان منفي به طور معناداري ميتواند کمال گرايي منفي را پيش بيني کند.
ابزار استفاده شده براي گردآوري اطلاعات شامل پرسشنامه استاندارد کمال گرايي مثبت و منفي تري – شورت و همکاران (١٩٩٥) و مقياس فراهيجان ها (MES) بود.
ابزار استفاده شده براي گردآوري اطلاعات شامل پرسشنامه استاندارد کمال گرايي مثبت و منفي تري – شورت و همکاران (١٩٩٥) و مقياس فراهيجان ها (MES) بود.
مقدار اين ضريب در اين پژوهش ٠/٠٩٥ شده است ، به عبارت ديگر متغير مستقل (فراهيجانات مثبت ) ٩/٥ درصد توانايي پيش بيني کمال گرايي مثبت را دارد.
مقدار اين ضريب در اين پژوهش ٠/١٢٣ شده است ، به عبارت ديگر متغير مستقل (فراهيجانات منفي) ١٢/٣ درصد توانايي پيش بيني کمال گرايي منفي را دارد.
Metaemotions in daily life: associations with emotional awareness and depression, Master thesis in Psychology, Washington University.