چکیده:
نظریه هوش مصنوعی قوی در عصر حاضر یکی از پرچالش و اهمیتترین نظریاتی است که طرفداران و منکران بسیاری پیدا کرده است. پاسخ به مسئله مذکور مستلزم داشتن رویکرد درباره رابطه ذهن/نفس و بدن است. تفاوت رویکردها منجر به تفاوت پاسخ به امکان و عدم امکان هوش مصنوعی قوی میگردد. فلاسفه ذهن غربی و اسلامی درباره رابطه ذهن/نفس و بدن تحلیلهای متفاوتی ارائه دادهاند. این تحقیق بر آن است که با روش تحلیلی ـ توصیفی نسبت رویکردهای مختلف به ذهن را با امکان هوش مصنوعی قوی بررسی و ارزیابی کند.در این تحقیق به دیدگاه های مشهور مرتبط با رابطه نفس و بدن در فلسفه اسلامی و غربی پرداخته می شود از جمله دوگانه انگاری دکارتی، دوگانه انگاری صدرائی، این همانی ذهن و مغز. این نتیجه بدست آمد که نه تنها دوگانهانگاران بلکه حتی برخی از یگانهانگاران فیزیکال نیز نمیتوانند به درستی از امکان هوش مصنوعی قوی دفاع کنند. دوگانه انگاری صدرائی نیز بر اساس مجرد دانستن حقیقت انسان ولو با پذیرش مرتبه جسمانی برای نفس نمی تواند مدعی امکان هوش مصنوعی قوی باشد.
The theory of strong artificial intelligence is one of the most challenging and important theories in today's era, which has found many supporters and detractors. The answer to the mentioned problem requires having an approach about the mind/soul and body relationship. Different approaches lead to different responses to the possibility and impossibility of strong artificial intelligence. Western and Islamic philosophers of mind have presented different analyzes about the relationship between mind/soul and body. This research aims to analyze and evaluate Different approaches to the mind with the possibility of strong artificial intelligence. In this research, the famous viewpoints related to the relationship between soul and body in Islamic and Western philosophy are discussed, such as Cartesian dualism, Sadra's dualism, the same thing as mind and brain. It was concluded that not only dualists, but even some physical unists can't properly defend the possibility of strong artificial intelligence. Sadra's dualism is also based on abstract understanding of human truth, even if it accepts the physical rank for the soul, it cannot claim the possibility of strong artificial intelligence.
خلاصه ماشینی:
این تحقیق بر آن است که با روش تحلیلی - توصیفی نسبت میان دیدگاههای معروف دربارۀ رابطۀ ذهن/نفس و بدن را با امکان هوش مصنوعی قوی بررسی و ارزیابی کند.
روشن است آنچه به لحاظ فلسفی مورد مناقشه است، همان رویکرد قوی به مسئلۀ هوش مصنوعی است وگرنه با نتایج بهدستآمده ، هیچکس منکر این نیست که رایانهها در برخی زمینهها (مانند سرعت و دقت محاسبات جبری) حتی از انسان پیشی گرفتهاند؛ اما دربارهٔ اینکه آیا این اعمال همراه با اوصاف ذهنی متعلق به انسان، مانند آگاهی، فکر و ...
در دوران معاصر بیشتر فلاسفۀ ذهن، ذهن را مادی دانستهاند؛ ولی همچنان علیت ذهنی را نیز نمیتوانند بهراحتی انکار کنند؛ زیرا بالاخره این پرسش پابرجاست که امور ذهنی - جوهر باشند یا نباشند - چگونه میتوانند با بدن رابطه علّی داشته باشند؟ پس در هر حال، حل چنین مسئلهای - نسبت میان علیت ذهنی و علیت فیزیکی (بستار فیزیکی) - بسیار اهمیت دارد و مراد از «علت کافی» با توجه به اصطلاح فلسفۀ اسلامی، همان «علت تامه» است.
با توجه به آنچه بیان شد، برای توضیح بیشتر این دیدگاه و بررسی نسبتش با آگاهی میتوان به چند مورد از ویژگیهای آن اشاره کرد: الف) مطرحنشدن مسئلۀذهن و بدن: طبیعی است که وقتی ذهن و حالات ذهنی به رفتار و عینیت آنها با رفتار تحویل برده میشود، دیگر مسئلهای به نام رابطۀ ذهن و بدن مطرح نخواهد بود.
[In Persian] Harmony of Faculties and Ideas on the Beautiful and the Sublime: The Foundation of the Pedagogical Aspects of Kant’s Third Critique 1 Farideh Afarin1 1.