چکیده:
فرهنگ اساس تکوین، قوام و حفظ یک جامعه و مرزبندی آن با جوامع مختلف محسوب میشود؛ از این رو غالب جوامع، دغدغه حفظ و استقلال فرهنگ خود در برابر فرهنگهای دیگر به ویژه فرهنگ های مهاجم را دارند و به عنوان یک مسئله برایشان مطرح است. وقوع انقلاب اسلامی با ماهیتی فرهنگی، طلیعه استقلال فرهنگی در کنار دیگر ابعاد استقلال بود که جامعه انقلابی ایران را در مسیری متعالی و با فرهنگی اسلامی – انقلابی قرار داد و دفاع مقدس این وضعیت را تقویت و تحکیم بخشید. پس از پایان جنگ، با هدف بازسازی اقتصادی و نیز جبران عقبماندگی عصر پهلوی، تدوین و اجرای برنامههای توسعه در دستور کار دولت جمهوری اسلامی قرار گرفت. برنامههای توسعه با عنایت به رویکرد کلان آن، در حوزه های مختلف جامعه، از جمله حوزه فرهنگ، تأثیر میگذارند. با توجه به این تجربه در جمهوری اسلامی و به طور خاص، تجربه برنامه ششم توسعه، این مسئله مطرح میشود که تدوین و اجرای برنامه ششم چه تأثیری بر استقلال فرهنگی جامعه پس از انقلاب اسلامی داشته است؟ در پاسخ به این مسئله، با رویکرد توصیفی– تحلیلی تلاش کردیم ضمن تبیین استقلال فرهنگی و شاخصهای آن در اندیشه امامین انقلاب بهویژه سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری و نسبتسنجی آن با برنامه ششم که در دولت یازدهم و دوازدهم تدوین و اجرا شده، به ارزیابی استقلال فرهنگی در برنامه ششم بپردازیم. در این راستا با بررسی و تبیین برنامه ششم و نیز خطمشی دولت یازدهم و دوازدهم در قالب لایحه برنامه ششم و اقدامات آن طی دوره اجرای برنامه با نگاهی به مبانی فکری طراحان و مشاوران توسعهای دولت در این دوره، به ارزیابی استقلال فرهنگی و شاخصهای مستخرَج آن از بیانات امامین انقلاب و بهویژه سیاستهای کلی نظام، در این فضا و شرایط حاکم بر برنامه ششم پرداختیم. با توجه به این ارزیابی، این فرضیه ارائه میشود که برنامههای توسعه پس از جنگ و به طور خاص برنامه ششم در جهت تحول در منابع تغذیه فرهنگ پیش رفته و زمینههای وابستگی فرهنگی را فراهم ساخته است.
Culture is the basis for the formation, consistency and preservation of a society and its demarcation with different societies; Hence, most societies are concerned about the preservation and independence of their culture from other cultures, especially invasive cultures, and it is an issue for them. The occurrence of the Islamic Revolution with a cultural nature was the inauguration of cultural independence along with other dimensions of independence that put the revolutionary society of Iran on a transcendent path with an Islamic-revolutionary culture and the holy defense strengthened and consolidated this situation. After the end of the war, with the aim of economic reconstruction and compensating for the backwardness of the Pahlavi era, the development and implementation of development plans was on the agenda of the government of the Islamic Republic. Development programs, considering its macro approach, affect various areas of society, including the field of culture. Given this experience in the Islamic Republic, and in particular, the experience of the Sixth Development Plan, the question arises that what effect did the formulation and implementation of the Sixth Development Plan have on the cultural independence of society after the Islamic Revolution? In response to this issue, with a descriptive-analytical approach, we tried to evaluate cultural independence and its indicators in the minds of the Imams of the Revolution, especially the communicative policies of the Supreme Leader and its comparison with the Sixth Plan formulated and implemented in the eleventh and twelfth governments. Let's deal with culture in the sixth program. In this regard, by reviewing and explaining the Sixth Plan and the policies of the Eleventh and Twelfth Governments in the form of the Sixth Plan bill and its actions during the implementation of the program, by looking at the intellectual foundations of government designers and development consultants in this period, to evaluate cultural independence and its indicators. We dealt with the statements of the Imams of the Revolution, and in particular the general policies of the system, in this atmosphere and conditions prevailing in the Sixth Plan. Based on this assessment, it is hypothesized that post-war development plans, and in particular the Sixth Plan, have advanced the evolution of cultural nutrition sources and provided grounds for cultural dependence.
خلاصه ماشینی:
١. يکي از مولفه ها و شاخص هاي استقلال فرهنگي، پايبندي به اصول اخلاقي و رشد فرد و جامعه در جهت ارزش هاي اسلامي و انقلابي است ؛ از اين رو مقام معظم رهبري در سياست هاي ابلاغي ميفرمايند: بايد تلاش شايسته براي تبيين ارزش هاي انقلاب اسلامي و دفاع مقدس و دستاوردهاي جمهوري اسلامي صورت گيرد.
(خامنه اي، ١٣٩٩، ج ٣٣: ١٧) اما در لايحه دولت بيان شده است با اشاره به اصول دهم و بيستم و يکم قانون اساسي، اهداف سند چشم انداز و سياست هاي کلي برنامه ششم ، 138 بر تقويت نهاد خانواده و جايگاه زن در آن و استيفاي حقوقي شرعي و قانوني زنان در همه عرصه ها و توجه ويژه به نقش سازنده آنان و نيز به منظور بهره مندي جامعه از سرمايه انساني زنان در فرآيند توسعه پايدار و متوازن ، کليه هاي اجرايي موظفند با سازماندهي و تقويت جايگاه سازماني امور زنان و خانواده در دستگاه ، نسبت به اعمال رويکرد عدالت جنسيتي در سياست ها، برنامه ها و طرح هاي خود و ارزيابي آثار تصميمات خود در آن چارچوب ، براساس شاخص هاي ابلاغي ستاد ملي زن و خانواده اقدام نمايند.
٩. مقام معظم رهبري در سياست هاي ابلاغي ميفرمايد: بايد سبک زندگي اسلامي – ايراني و فرهنگ سازي درباره اصلاح الگوي مصرف و سياست هاي اقتصاد مقاومتي ارائه و ترويج شود، که اين نظر معظم له در مولفه هاي استقلال فرهنگي در بخش هاي هويت ملي و اقتصاد مقاومتي مورد اشاره قرار گرفت .