چکیده:
در پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سوال هستیم که مولفه های مردم سالاری دینی انقلاب اسلامی ایران چه نقشی در افزایش مشارکت سیاسی با تاکید بر دو مولفه حقوق مردم و حاکمیت قانون داشته است؟ در پاسخ به این سوال این فرضیه که مولفه های مردمسالاری دینی انقلاب اسلامی همچون شناسایی حقوق مردم و حاکمیت قانون موجب افزایش مشارکت سیاسی مردم گردیده است، اما بین این مولفه ها در افزایش مشارکت سیاسی تفاوت وجود دارد، مورد واکاوی قرار میگیرد. چارچوب نظری این پژوهش براساس ترکیبی از نظریه های غربی و اسلامی در خصوص نقش مولفه ها در افزایش مشارکت سیاسی شکل گرفته و در راستای این چارچوب، اطلاعات و دادهها به روش کیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی جمعآوری و به شیوه توصیفی-تحلیلی، بررسی و تحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان داد که هر یک از مولفههای مردمسالاری دینی انقلاب اسلامی به نحوی موجب افزایش مشارکت سیاسی در نظام جمهوری اسلامی گردیده است، اما بین این مولفه ها در افزایش مشارکت سیاسی در دورههای زمانی مختلف شدت و ضعف وجود داشته است. همچنین باید گفت که مولفه حقوق مردم بیشتر از مولفه حاکمیت قانون بر افزایش مشارکت سیاسی تاثیرگذار بوده است. با توجه به یافتهها، میتوان نتیجهگیری نمود که باید در خصوص متن قوانین، اقدامات بیشتری در جهت بهبود و ضعیت این مولفه ها صورت گیرد، چرا که این مولفه ها می توانند زمینه هایی را فراهم نمایند که موجب افزایش یا کاهش مشارکت سیاسی مردم گردند.
In the present study, we seek to answer the question that what role did the components of religious democracy in the Islamic Revolution of Iran play in increasing political participation by emphasizing the two components of people's rights and the rule of law? In response to this question, the hypothesis that the components of religious democracy of the Islamic Revolution such as the recognition of people's rights and the rule of law have increased political participation, but there is a difference between these components in increasing political participation, is examined. The theoretical framework of this research is based on a combination of Western and Islamic theories about the role of components in increasing political participation. In line with this framework, information and data are collected qualitatively using library and documentary sources and descriptively. Analytically, reviewed and analyzed. The results showed that each of the components of the religious democracy of the Islamic Revolution has somehow increased political participation in the Islamic Republic, but between these components there has been intensity and weakness in increasing political participation in different periods. It should also be noted that the component of people's rights has been more effective in increasing political participation than the component of the rule of law. Based on the findings, it can be concluded that more measures should be taken to improve the status of these components regarding the text of the laws, because these components can provide grounds that increase or decrease the political participation of the people.
خلاصه ماشینی:
امروزه مبحث نظری گذار به مردم سالاری دینی انقلاب اسلامی ایران و زمینه های اجتماعی آن مهم ترین مبحث در جامعه شناسی سیاسی به شمار می رود (بشیریه ، ١٣٩٥: ١٣).
چارچوب نظری هدف این پژوهش بررسی نقش مولفه های مردم سالاری دینی انقلاب اسلامی در افزایش مشارکت سیاسی (شناسایی حقوق مردم و حاکمیت قانون ) است .
بنابراین حاکمیت قانون به عنوان یکی از مولفه های مهم مردم سالاری دینی در نظام جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب وجود داشته است و همواره در دوره های زمانی مختلف با وجود شدت و ضعف در مرحله عملی، تلاش شده است تا به اجرا گذاشته شود.
در مجموع باید گفت که حاکمیت قانون به عنوان یکی از مولفه های مردم سالاری دینی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حاکم شده و تلاش شده است تا بر این مولفه در عرصه های مختلف تاکید گردد و هیچ تفاوتی بین افراد در برخورد با قانون وجود نداشته باشد.
45 نتیجه گیری هدف اصلی این مقاله بررسی نقش مولفه های مردم سالاری دینی انقلاب اسلامی در افزایش مشارکت سیاسی (شناسایی حقوق مردم و حاکمیت قانون ) است .
در مجموع میتوان گفت که هر یک از مولفه های مردم سالاری دینی انقلاب اسلامی به نحوی موجب افزایش مشارکت سیاسی در نظام جمهوری اسلامی گردیده است ، اما بین این مولفه ها در افزایش مشارکت سیاسی در دوره های زمانی مختلف شدت و ضعف وجود داشته است .