چکیده:
وهابیت، توسل به اولیای الهی را در برخی از موارد، بدعت و در برخی دیگر، کفر و شرک و عبادت غیرِ خدا دانستهاند؛ اما بیشتر وهابیها توسل را بدعت میدانند؛ در مقابل، مسلمانان همگی بر این امر، اتفاقِ نظر دارند که توسل به پیامبر$ امری مستحب و تأکیدشده در دین است. شوکانی بهعنوان یکی از ائمۀ غیرِ مقلدین باوجودِ تأثیرپذیری که از وهابیت داشته، توسل به پیامبر$ و اولیای الهی را جایز و بلکه مستحب دانسته است. او برای این بیان خود، دلایلی دارد که بر اساس همین دلایل به نقد دیدگاه مخالفان توسل پرداخته است. این نوشتار به بررسیِ دیدگاه شوکانی درخصوصِ توسل و مسائل مربوط به آن پرداخته تا به این وسیله بیان کند، فردی چون شوکانی بهعنوان یکی از بزرگان غیرِ مقلدان نیز نتوانسته است حقیقت استحباب توسل را انکار کند. این خود شهادتی بر بطلان نظریۀ وهابیها است. در این مقاله با جمعآوریِ نظرات شوکانی دربارۀ توسل از تألیفات مختلفش و بیان وهابیها دربارۀ او و نظراتش به این جمعبندی رسیدیم که او توسل به ذات را قبول داشته و آن را نوعی از توسل به اعمال دانسته و توسل بعد از ممات را هم قبول دارد و نزاع در این باره را بیمعنا فرض کرده است.
Wahhabism has considered appealing to the Divine Guardians heresy and in some cases consider it infidelity and polytheism. On the contrary, all Muslims agree that appealing to the Holy Prophet is recommended in religion. Shokani, as one of the Salafi Imams do not believe in "Taghlid". Although he is influenced by Wahhabism, he maintains that supplication to the Holy prophet is permissible and recommended. He has reasons for this statement, based on which he has criticized the views of the opponents of supplication to the Holy prophet (PBH). On this essay, the views of Shokani concerning supplication is discussed. Shokani as a Salafi could not deny the supplication, a sign that the Wahhabi views are wrong. The findings of this research is that Shokani approves the supplication to the Holy prophet both in his lifetime and after his death.
خلاصه ماشینی:
پژوهش نامــۀ نقــد وهابیــت ؛ ســراج منیــر٢ ســال ħــازدهم ٢ شــمارٔە ٢٤١ بهــار ١٤٠٠ صـــفحات : ١٥١- ١٣٣ ٢ تـــاریخ درħافـــت : ١٣٩٩/١٠/٢٢ ٢ تــــاریخ تأییـــد: ١٤٠٠/٠١/٢٥ توسل به اولیاء الهی از نگاه شوکانی * احمد نوریزاده ** سید مصطفی عبدالله زاده چکیده وهابیت ، توسل به اولیای الهـی را در برخـی از مـوارد، بـدعت و در برخـی دیگـر، کفـر و شرک و عبادت غیر خدا دانسته اند؛ اما بیشـتر وهـابی هـا توسـل را بـدعت میداننـد؛ در ِمقابل ، مسلمانان همگی بر این امر، اتفاق نظر دارند که توسـل بـه پیـامبرص امـری ِمستحب و تأکیدشده در دین است .
در مقام پاسخ به این اشکال باید گفت ، روایت عثمان بن حنیف ازآنجاکه از نظر سندی هـیچ اشـکالی در آن نیسـت ١ و سـلفی هایی همچـون ، البـانی آن را صـحیح دانسـته اند، ٢ وهابیها و سلفیها سعی کرده اند تا آن را به گونه ای توجیه کنند؛ لذا عبدالله نومسوک نیـز این روایـت را توجیـه کـرده اسـت و بـدون هـیچ مـدرکی آن را حمـل بـر توسـل بـه دعـای پیامبرص کرده اند؛ درحالیکه روایت ، به صراحت دلالت بر توسل به ذات میکند؛ زیرا اگر این روایت ، دلالت بر توسل به دعای پیامبرص میکرد؛ نباید پیـامبرص درخواسـت آن مرد را که از ایشان خواسته بود تـا بـرای بینـایی او دعـا کنـد بـا آمـوختن دسـتوری عـوض میکردند.