چکیده:
روایت قلیب بدر، از جمله روایتهای صحیح نقل شده در منابع روایی اهلسنت است. این روایت پیرامون تکلم پیامبر گرامی اسلام 6 با مردگان جنگ بدر است؛ با آنکه روایت، صریح در شنوایی اموات است، اما عایشه و قتاده تابعی، هرکدام تاویلی نسبت به این روایت برای نفی انصراف حدیث بر سماع موتی بیان داشتهاند. عایشه با استناد به آیه 80 سوره نمل، این روایت را دلیل سماع اموات نمیداند؛ بلکه تاویل به علم مردگان، به حقانیت کلام پیامبر6 کرده است؛ قتاده نیز با بیان اینکه، مردگان توسط خداوند زنده شده تا پیامبر6، کلام خود را از باب توبیخ و تصغیر برای آنها بیان نماید، روایت را تاویل مینماید. این تاویلات در مورد روایت قلیب بدر صحیح نمیباشد؛ چراکه در پاسخ به این تاویلات، پاسخهای نقضی و حلی وجود دارد. این ادله بهصورت عنوانی و مختصر عبارتاند از: 1.سماع روح؛ 2.مراتب سماع؛ 3. عدم تناقض علم با سماع؛ 4. تشبیه قرآنی؛ 5. آیات بیانگر سماع موتی؛ 6. تقدم نص بر تاویل؛ 7. رجوع عایشه از تاویل اثبات میشود.
One of the authoritative narrations in the Sunni sources is the narration of Ghaib Badr. This hadith is about talking of the Holy Prophet Muhammad with the dead after the Battle of Badr ends. This narration clearly indicates that the dead can hear the words of the Holy prophet, but Ayesha and Ghotadah are trying to misinterpret the meaning of this narration by denying the hearing of the dead. Ayesha mentions the verse 80 from the Naml and tries to construe the hearing in this verse to knowing the in depth meaning of the words of the Holy Prophet. She tries to deny the physical hearing mentioned in this verse. Also, Ghotadah argues that the dead are arisen after dying just as to the Holy prophet to reprimand them. So, he claims that this is an exceptional event. But if we have a closer look, we will know that these interpretations are not valid. Some of the possible answers are:1- the hearing of the soul, 2- the grades of hearing, 3- there is no contradiction between knowledge and hearing, 4- Quranic allegory 5- verses expressing the hearing of the dead, 6- the priority of literal meaning over interpretation, 7- retraction of Ayesha from her ideas.
خلاصه ماشینی:
این روایت پیرامون تکلم پیامبر گرامی اسلام با مردگان جنگ بدر است ؛ با آنکه روایت ، صریح در شنوایی اموات است ، اما عایشه و قتاده تابعی، هرکـدام تـأویلی نسـبت به این روایت برای نفی انصراف حدیث بر سماع موتی بیان داشته اند.
عایشـه بـا اسـتناد به آیه ۸۰ سوره نمل ، این روایت را دلیل سـماع امـوات نمـیدانـد؛ بلکـه تأویـل بـه علـم مردگان ، به حقانیت کلام پیامبر کرده است ؛ قتاده نیـز بـا بیـان اینکـه ، مردگـان توسط خداوند زنده شده تا پیامبر ، کلام خود را از باب توبیخ و تصـغیر بـرای آنهـا بیان نماید، روایت را تأویل مینمایـد.
عایشه ، با استناد به آیه ۸۰ سوره نمل ، این روایت را تأویل به علم موتی به حقانیت کلام پیـامبر مـیدانـد؛ نـه سـماع آنها؛ قتـاده در تأویـل ایـن روایـت بیـان مـیدارد: خداونـد مردگـان را زنـده نمـوده اسـت و پیامبر ، کلام خود را از باب توبیخ برای آنها بیان نموده است .
31 عدم تناقض علم با سماع بیهقی عالم قرن پنجم هجری، در توضیح تأویل عایشه بیان میدارد: آنچه توسط ایشـان نقل شده ، دفع کننده نقل ابن عمر(روایت قلیب بدر)، نمیباشـد؛ زیـرا علـم ، منـع از سـماع 1 نمینماید.
ابن تیمیه پس از نقل تأویل قتاده و عایشه بیان میدارد: روایت قلیب بدر نص صحیح میباشد و مقدم بر تأویل ایشان است .