چکیده:
وهابیان با استناد به روایت «ان المیت لیعذب ببکاء اهله علیه»، نتیجه گرفتهاند، گریه و عزاداری بر اموات، نهتنها جایز نیست، بلکه موجب مُعذّب شدن میت میشود. این سخنِ آنان، با تکیه بر دو عنصر «یعذب» و «بکاء» در این روایت است. این نوشتار با شیوه توصیفی - تحلیلی و با استناد به منابع معتبر اهلسنت، برداشت نادرست وهابیت از این روایت را آشکار ساخته است؛ بدین ترتیب که بکاء در این روایت، بهمعنای مطلق گریه نیست؛ بلکه مراد، نیاحه مذمومی است که با گلایه و شکایت از قضا و قدر الهی همراه باشد. در تفسیر «یعذب» نیز، وجود تعارض میان این روایت با آیه )و لا تزر وازرة وزر اخری(، باعث بروز بیش از 12 دیدگاه شده است که بیشتر این آراء، با پذیرش معنای «نیاحه» برای «بکاء» است؛ البته برخی نیز در معنای «یعذب» تصرف کرده و آن را بهمعنای «اذیت شدن» دانستهاند که بهنظر میرسد، بهترین توجیه برای حل تعارض فوق، همین سخن است؛ در نتیجه، نمیتوان این روایت را مستمسکی برای عدم مشروعیت عزاداری قلمداد کرد. عزاداری، گریه، نیاحه، وهابیت، سماع موتی
The Wahhabis always put forward the narration " the head will suffer when we cry for them". They claim that according to this Hadith, any kind of mourning and crying for the dead is forbidden and Haram. The Wahhabi stress on the words "suffer" and "crying" mentioned in this Hadith. In this essay, with a descriptive-analytic method, and using the first hand Sunni sources, the writer will disprove the Wahhabi interpretation from the above-mentioned Hadith. Some of the finding are as the following: crying in this Hadith is not the usual mourning and sobbing, but the cursing of God and complaining from the Destination. Also, the word "suffering" in this hadith contradicts with the verse " No bearer shall bear another’s burden". Hence, there are different views on this issue - more than 12 different views. Some other scholars construe the meaning of suffering and interpreted it as hurting which seems to be a good solution. So, we can not use this Hadith as a pretext for forbidding mourning for the dead.
خلاصه ماشینی:
در تفسیر «یعذب » نیز، وجود تعارض میـان ایـن روایـت بـا آیه (و لا تزر وازرة وزر اخری )،١ باعث بروز بیش از ۱۲ دیدگاه شده است که بیشتر این آراء، با پذیرش معنای «نیاحه » برای «بکاء» است ؛ البته برخی نیـز در معنـای «یعـذب » تصرف کرده و آن را به معنای «اذیت شدن » دانسته اند که به نظر میرسد، بهترین توجیه بـرای حـل تعـارض فـوق ، همــین سـخن اسـت ؛ در نتیجــه ، نمـیتـوان ایـن روایـت را مستمسکی برای عدم مشروعیت عزاداری قلمداد کرد.
در رابطه با مشروعیت عزاداری، تألیفات متعددی را میتوان سراغ گرفت کـه از جملـه آنان میتوان به کتاب هایی مانند: من سنن النبی البکاء علی المیت ، نوشته علامه 44 سید مرتضی عسکری،١ البکاء علی الحسین ع فی مصادر الفریقین ، نوشـته حسـن بـن محمد المطوری ،٢ بکاء الرسول علی الإمام الحسین ، نوشته احمد الماحوزی،٣ حـول البکاء علی المیت ، نوشته عبید الکلبانی،٤ ابـک فانـکَ علـی حـق ، نوشـته وسـام برهـان ِ البلداوی،٥ مشروعیة ماتم الحسین و البکاء علیه ، نوشـته ابومعـاش سـعید٦ و البکـاء علی المیت ، محمد جواد طبسی ٧ اشاره کرد که به درستی، مشروعیت گریـه و عـزاداری را به اثبات رسانیده اند؛ اما باید گفت که نگارنده ، به پژوهش مستقلی که این حـدیث را مـورد بررسی قرار داده باشد، دست نیافت .