چکیده:
ناکامیهای عراق در جبهههای جنگ بر علیه ایران از سویی، و طبیعت خشونتطلب حکومت بعثی عراق از سویی دیگر باعث گردید که حکومت این کشور به یک گروه از قربانیان جنگ؛ یعنی اسرای جنگی بیشترین خشونت را جهت اعمال قدرت خود، اعمال نماید. اسرای ایرانی، در بازداشتگاههای اعلامشده، مخفی یا زندانهای مخوف عراق، هدف انواع رفتار غیرانسانی و انتقامجویی رژیم حاکم در عراق قرار داشتند. انجام هدفمند این سبک رفتاری را که در زیر مجموعه خشونت سیاسی میتوان قرار داد، همچنین میتوان یک امر اجتماعی دانست که محصول محیط میباشد و در انواع خشونت فیزیکی، روحی، فردی و ساختاری قابل تقسیمبندی است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی بر آن است تا به چگونگی بازنمایی انواع خشونت در خاطره نگاشتههای اسرای ایرانی جنگ بپردازد. گستردگی اعمال خشونت فیزیکی در صورت انواع شکنجههای جسمی، اعمال محدودیتهای دارویی برای اسرای بیمار و عدم توجه به بهداشت اردوگاهها و همچنین ایجاد محدویت در انجام مناسک مذهبی و سعی در آلوده نمودن اسراء به مسائل مبتذل بهعنوان نمود عینی شکنجههای روحی از مسائلی است که در این خاطرات به فراوانی به آنها اشاره شده است و میتوان به آنها بهعنوان بخشی از دادههای پژوهش اشاره نمود. دادههایی که همچنان نشانگر عدم تفاوت فاحش در روایت حوادث با تمام تفاوت-های طبقاتی، قومی و اجتماعی خاطرهنگاران است و به نوعی میتوان با عنوان یکسانی روایت از آن ها نام برد.
AbstractIraq's failures on the battlefields against Iran, on the one hand, and the violent nature of the Ba'athist government in Iraq, on the other, led the Iraqi government to impose the most violence on a group of war victims, prisoners of war, in order to exercise their power. Iranians, in declared, secret detention centers or dreadful prisons in Iraq, were the target of all kinds of inhumane behavior and revenge of the ruling regime in Iraq. The purposeful conduct of this style of behavior, which can be classified as political violence, can also be considered a social issue Which is the product of the environment and can be divided into types of physical, mental, individual and structural violence. In the case of all kinds of physical torture, imposing medical restrictions on sick prisoners and not paying attention to the health of the camps, as well as restricting the performance of religious rites and trying to infect the prisoners with vulgar issues as an objective manifestation of mental torture are issues in These memories are often referred to them and Mito It referred to them as part of the research data. Data that still shows a huge lack of differences in the narration of events with all the class, ethnic and social differences of the memoirists and can be named as the same narrative.
خلاصه ماشینی:
گستردگی اعمـال خـشونت فیزیکـی در صـورت انـواع شکنجه های جسمی ، اعمال محدودیت های دارویی برای اسرای بیمار و بی تـوجهی بـه بهداشت اردوگاه ها و همچنین ایجاد محدویت در انجـام مناسـک مـذهبی و سـعی در آلوده کردن اسرا به مسائل مبتذل به عنوان نمود عینی شـکنجه هـای روحـی ، از مـسائلی است که در این خاطرات به فراوانی به آن ها اشاره شـده اسـت و مـی تـوان بـه آن هـا به عنوان بخشی از داده های پژوهش اشاره کرد؛ داده هایی که همچنان نشانگر بی تفاوتی فاحش در روایت حوادث با تمام تفاوت های طبقاتی ، قومی و اجتماعی خاطره نگـاران است و به نوعی می توان با عنوان یکسانی روایت از آن ها نام برد.
خودنگاشت ٣٠٠٠ روز اسـارت از محمدرضا حسنی ، آخرین شناسایی از مجید مطیعیان ، اردوگاه اطفـال از احمـد یوسـف زاده ، آزادی زیباترین لحظه زندگی از حسین ربیعی ،برزخ اسارت از علیرضا دهنوی ، پایی که جا ماند از ناصر حسینی پور، دیار غربت از احمد مبهوتی و عنبر از جاسم مقدم آثاری اند که مـتن آن هـا در این مقاله ، به عنوان متن مرجع برای تحلیل دربـارة چگـونگی بازنمـایی خـشونت در آن هـا به عنوان سؤال پژوهش خواهد بود.
(61 :1384 شکنجه های بعد از اتمام جنگ و دوران آتش بس ، همچنان که روایتی ذکر شد و نمونه های دیگری از آن در خاطرات اسرا وجود دارد، نه تنها کم نشده بود، بلکه گاهی تشدید نیز می شـد که به خوبی نشان از عداوت و کینۀ بی انتهای نیروهای بعثی اسـت ؛ مـثلاً ربیعـی یکـی از ایـن اتفاقات دردناک را این گونه بازنمایی کرده است : «معاون اردوگاه از چنـد نفـر تکـه کاغـذی را کشف کرد که بر روی آن نقشه ای رسم شده بود.