چکیده:
با مطالعۀ اوپانیشادها و نثر عرفانی عزیزالدین نسفی به اشتراکات هستی شناسانه و مفاهیم مقدّسی دست یافته ایم که میتواند پشتوانۀ اندیشههای فرا زمان و صلح آمیزی در زندگی انسانها باشد. این مقاله، با تحلیل بینامتنی برخی از گزارههای اوپانیشادها با متن هستی شناسی عزیزالدین نسفی ( 617 ه.ق) به روش تحلیلی و تطبیقی به روابط بینامتنی برخی نگاره های «وحدت ذات» در فلسفۀ آفرینش مانند: مزاج هستی، سریان تطبیقی عناصر ملک و ملکوت، مسخ و نسخ و تجلّی«نور واحد» در ترکیب عناصر آب، آتش، باد و خاک در انسان پرداخته می شود . این تحقیق با تکیه بر فرهنگ گفتمان صلح بر مبنای نظریۀیکتا پرستی در ذات آفرینش و فلسفۀ نجات است که از طریق تحلیل بینا متنی در دو متن انتخابی به تفضیل می پردازد و به این نتیجه می رسد، رد ّپای سه محور بینا متن در این دو متن وجود دارد:1) وحدت در ذات هستی، 2) اشتراک عقیده در بن مایه های نوری عناصر طبیعی و 3) اشتراک نظر در فرآیند معاد و تبدیلات مراتب ّ موجودات.
With the study of Upanishads and mystical prose, Aziz-ud-Din Nasafi has come to share the cognitive and sacred concepts of existence, which can be the backbone of contemporary ideas and peace in human life. This article, with an analysis of the passages from the passages of Upanishads on the text of the existence of Azizuddin Nasafi (617) in the method of analysis and application to the relations between the passages of "unity of nature" in the philosophy of creation such as: The realm, the distortion, the transfiguration, and the manifestation of the "single light" are given to man in the composition of the elements of water, fire, wind, and dust. This research, based on the culture of saying peace based on the ideology of creation and the philosophy of salvation, is based on the analysis of text in two selected texts. In detail.
خلاصه ماشینی:
اين تحقيق با تکيه بر فرهنگ گفتمان صلح بر مبناي نظريۀيکتا پرستي در ذات آفرينش و فلسفۀ نجات است که از طريق تحليل بينا متني در دو متن انتخابي به تفضيل مي پردازد و به اين نتيجه مي رسد، رد پاي سه محور بينا متن در اين دو متن وجود دارد:١) وحدت در ذات هستي، ٢) اشتراک عقيده در بن مايه هاي نوري عناصر طبيعي و ٣) اشتراک نظر در فرآيند معاد و تبديلات مراتب موجودات .
بسياري از متون نيز با آن که مستقيما ترجمه يا شرح متني ديگر باشند از ارتباط عميق بينا متني با ساير آثار برخوردارند» (روضا تيان ومير باقري فرد، ١:١٣٩٠) با مطالعۀ بخش هايي از متن رسالات هستي شناسي عرفاني متعلق به عزيزالدين نسفي نويسندة صوفي مسلک سدة هفتم هجري (سيزدهم ميلادي) مشاهده مي گردد بن مايه هاي تفکر و سروده هاي اوپانيشاد ها از بطن آن عبور نموده است .
اشتراک عقيده ( بينا متني) در بن مايه هاي نوري عناصر طبيعي در فصل دهم (بيان سلوک اهل هند) نسفي گويد: بدان که خاک و آب و هوا و آتش و حيوانات و نباتات و افلاک و انجم يعني جملۀ افراد موجودات مملو از نورند و عالم مالامال نور است (نسفي،٩٠:١٣٩٠) و باز به گفتۀ او: ملکوت ( عقول ، نفوس ، طبايع ) ملک ( افلاک، انجم و عناصر)، عقول و نفوس و طبايع (آباء) و فلک و انجم و عناصر (امهات ) درياي نور(آباء) و درياي ظلمت (امهات ) که دست در گردن ديگران نموده ، مرج البحرين يلتقيان بينهما برزخ لايبغيان ، از آباء و امهات ، مواليد پيدا شدند«يخرج منهم لؤلؤ المرجان » و مواليد ، معدن و نبات و حيوان اند که به آن ها مرکبات گويند.