چکیده:
از قرنهای نخست شکلگیری تصوفء انحرافهاء لغزشهاء بدعتها و ادعاهایی در
آن وجود داشته است. گرچه گروهی پایبند به بایدهای اخلاقی بودهاند اما گروهی
دیگر که مدعی عرفان بودهاند بیشتر به نبایدها عمل کردهاند. در این مقاله به روش
توصیفی و تحلیلی» با دو اصطلاح اهل معنی و اهل دعوی بایدها و نبایدهای اخلاقی
و تعلیمی را به عنوان ویژگیهای افراد عارف و مدعیان آن با توجه به معیارهای مطرح
شده در نخستین منابع اساسی و متون تعلیمی عرفانی یعنی رسالة قشیریه و
کشفالمحجوب هجویری» از هم جدا کردهایم؛ زیر این دوء بایدهاء اصول، مبانی و
الگوهای تصوف حقیقی را مطرح و ویژگیهای مدعیان این طریق را بیان کردهاند.
نیز در برخی از مباحث به نظر شاعران نامدار و صاحب نظر فارسی چون مولوی,
سعدی و حافظ که در آثار خود این دو گروه را از هم تفکیک کردهاندء توجه شده
است. فشیری به شکلی کلی ولی هجویری علمیتر» دقیقتر و با تقسیم بندی و
ابتکار ویژهای، بایدها و نبایدها را تحریر کردهاند. نتیجه نشان میدهد که اهل معنی
به بایدهایی چون اخلاص, خداترسی، خضوع و خشوع، مستوری و گمنامیء ترک
اسباب ظاهری و معنوی و پرهیز از ریاکاری عمل میکنند و نبایدها در اهل دعوی با
ویژگیهایی مانند ریاکاری» علم ناخوانده و بیعمل، ظاهرساز و فریبکار، مترسم و
مقلد و متمایل به درگاه سلاطین دیده میشود. معیارهای مطرح شده در این تحقیق
امروز نیز در تربیت جامعه. کارایی دارد.
From the first centuries of the formation of Sufism, there have
been deviations, slips, heresy, and claims in it. Although one group
adhered to the do's and don'ts, another group that claimed to be
mystics adhered more to the don'ts. Based on the criteria presented
in the first basic sources and mystical educational texts, namely the
treatise of Qushairiyeh and Kashf al-Mahjoub Hujviri, we have
separated, in a descriptive and analytical method, with two terms
of pretenders and truth-finders, the moral and educational do's and
don'ts as the characteristics of mystics and the pretenders of
mysticism. These two works have presented the requirements,
principles, principles and models of true Sufism and have stated
the characteristics of the pretenders of this method. Also, in some
topics, the opinions of famous and well-known Persian poets such
as Rumi, Saadi and Hafez, who have separated these two groups in
their works, have been considered. Qushairi has written the do's
and don'ts in a more general way, but Hujviri has used a more
scientific, precise way, and with a special division and initiative.
The result shows that the truth-finders act according to obligations
such as sincerity, fear of God, humility and obedience, mystery and
anonymity, abandonment of outward codes, and avoidance of
hypocrisy. The don'ts associated with pretenders are usually know
by qualities such as hypocrisy, lack of knowledge and action,
deception, imitation, and inclination towards the royal courts. The
criteria presented in this research are still effective in educating the
society today
خلاصه ماشینی:
اهل معني «فعلشان همه طاعت است ، زبانشان ذاکر حق و حقيقت ، گوششان محل استماع شريعت ، چشمشان موضع جمال مشاهدت و همتشان جوامع اسرار ربوبيت »(همان :١٣١) سعدي نيز در بوستان صفات اين گروه را چنين برميشمارد: «خوشا وقت شوريدگان غمش اگر زخم بينند و گر مرهمش گد ياني از پادشاهي نفور به اميدش اندر گدايي صبور دمادم شراب الم درکشند وگر تلخ بينند دم درکشند نه تلخ است صبري که بر ياد اوست که تلخي شکر باشد از دست دوست ملامت کشانند مستان يار سبک تر برد اشتر مست بار اسيرش نخواهد رهايي ز بند شکارش نجويد خلاص از کمند سلاطين عزلت ، گدايان حي منازل شناسان گم کرده پي به سر وقتشان خلق ، کي ره برند که چون آب حيوان به ظلمت درند؟ چو بيت المقدس درون پر قباب رها کرده ديوار بيرون خراب چو پروانه آتش به خود درزنند نه چون کرم ، پيله به خود برتنند دلارام در بر، دلارام جوي لب از تشنگي خشک ، برطرف جوي نگويم که بر آب قادر ني اند که بر شاطي نيل مستسقي اند» (سعدي، ١٣٧٢ ص ١٠٠) اما در برابر اهل معني، از ديرزمان تا کنون گروهي پديدار شده اند که خود را در زمرة اينان قرار داده و خيانت بر دست گرفته اند؛ البته خيانت ايشان به خودشان بازميگردد نه به بزرگان و احرار.