خلاصه ماشینی:
"در مورد دو کتاب بعدی هم واقعیت این است که در کشور ما هنوز نگرش منفی وجود دارد،در جامعهای مثل آمریکا که افراد دارای معلولیت،از سال 1964 از حقوق خود دفاع میکنند،همواره تلاشهایی میشود که نگرش جامعه تغییر داده شود،اما مردم ما با اینکه بسیار مهربان و رقیق القلب هستند ولی نمیدانند هیچ یک از ما به ترحم نیاز نداریم،شاید کمک بدنی یک فرد غیر معلول برایمان مهم باشد اما ترجیح میدهیم این کمک بدون دلسوزی یا ضعف حتا از سوی والدین صورت گیرد.
همین کتاب را یکی از مهمترین انتشاراتیهای آمریکا چاپ کرده و کتاب زندگی با معلولیت جسمی را هم انتشاراتی Simon Schuster در آمریکا به چاپ رسانده است،با چنین اهمیتی که دنیا برای ادبیات معلولیت قایل است چرا ما نباید به آن اهمیت دهیم؟موضوع دیگر،خانوادههای دارای افراد مبتلا به معلولیت هستند و خود این افرادند که به تقویت روحی نیاز دارند و باید بدانند تنها ایشان نیستند که با مشکلات روبهرو هستند بلکه دیگران هم مشکلاتی دارند اما وسائلی نو جایگزین کمبودهای آنان میشود،و بالاخره اینکه میتوان با معلولیت زندگی کرد."