چکیده:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی میزان تأثیر احتمالی سامانه پیامرسانهای عصبی دوپامینرژیک در اختلال وسواسی- جبری انجام شده است. روش: این پژوهش، یک بررسی آزمایشی دو سرکور است که تأثیر ترکیب دارویی فلوکستین- هالوپریدول با ترکیب فلوکستین- دارونما را در دو گروه دوازده نفری مقایسه میکند. بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- جبری براساس معیار تشخیصی DSM-IV انتخاب شده و به کمک یک پرسشنامه جمعیتشناختی و مقیاس سنجش اختلال وسواسی- جبری یل- براون مورد بررسی قرار گرفتند. یافتهها: نتایج نشان داد پاسخ درمانی از هفته اول در بیماران مصرفکننده هالوپریدول- فلوکستین نسبت به بیماران گروه دارونماـ فلوکستین تااندازهای بهتر بود. این میزان تفاوت در پاسخ درمانی، در ویزیت سوم (پایان هفته چهارم) معنیدار بود. نتیجه: میتوان نتیجه گرفت افزون بر تأثیرگذاری سامانه پیامرسان عصبی سروتونین در ایجاد و شکلگیری اختلال وسواسی- جبری، سامانه دوپامینرژیک هم میتواند نقشی در پاتوفیزیولوژی اختلال وسواسی- جبری داشته باشد.
خلاصه ماشینی:
"این دارو به شکل گستردهای در بدن - compulsion 2- Kaplan3- Sadock4- Positron Emission Tomography5- orbital frontal cortex 6- Hollender7- Caria 8- striatom9- frontostriatothlamofrontal10- Salkouskis 11- Forrester12- Richards13- 5 hydroxyindoleacetic acid14- Lopatka 15- Rachman16- Marazzity توزیع میشود.
ابزار پژوهش شامل دو پرسشنامه :1)پرسشنامه جمعیتشناختی؛ 2)مقیاس سنجش اختلال وسواسی-جبری یل- براون7 بود که در چندین بررسی منتشرشده از سوی یک مرکز پژوهشی، روایی و پایایی آن گزارش شده است (کاپلان و سادوک، 1995؛ گودمن8 و چرنی9، 1989).
نتایج تأثیرات دارویی در - Greist 2- Jefferson3- McDougle 4- Goodwin5- Leckiman6- Diagnostic Statistical Manual of Mental Disorders IV7- Yale Brown Obsessive-Compulsive Scale8- Goodman 9- Charney دو گروه، با توجه به تغییرات میانگین نمره در آزمون یل- براون بهطور جداگانه در هفتههای صفر تا هشتم (در چهار ویزیت) در جدول 1 ارائه شده است.
از آنجا که در این بررسی فلوکستین بهعنوان داروی مهارکننده بازجذب سروتونین بهکار برده شد، ولی در سایر پژوهشها از کلومیپرامین و فلووکسامین بهره گرفته بودند, به کارگیری این دو دارو به همراه آنتاگونیستهای دوپامین به نظــر میرسد کارایی بیشتری در درمان بیماران وسواسی- جبری داشـته باشد که البته این موضوع در پژوهشهای پیشین ثابت شده است (راسموسن4 و ایزن5، 1993).
1 از آنجا که بسیاری از بیماران وسواسی- جبری نیازمند دریافت درازمدت دارو هستند و قطع درمان در بسیاری از موارد همراه با عود نشانههای وسواس است، با توجه به خطر بالای عارضه دیسکنزی دیررس در بیماران مصرفکننده درازمدت داروهای آنتیپسیکوتیک در ایــن بیـماران داروهای جدید مانند ریسپریدون6 که عوارض جانبی کمتری دارند، توصیه شده است (مارازیتی و همکاران، 1992)."