چکیده:
از مسائل مهم حوزه دینپژوهی در دوران معاصر قابلفهم بودن زبان دین است. افرادی که آن را قابلفهم میدانند، در عرفی و همه فهم، یا رازآلود و نمادین بودن آن اختلافنظر دارند. این مسئله به دلیل توجه ملاصدرا به تفسیر قرآن بهوجهی مورد توجه وی نیز قرار گرفته است. ملاصدرا در هستیشناسی تنها وجود را اصیل میداند: به نظر او تنها وجود از واقعیت برخوردار است. وی به تشکیکی بودن وجود قائل است: وجود را حقیقتی واحد و دارای شدت و ضعف میداند وبر شان معرفتبخشی دین تاکید دارد. او بر اساس اصل ذومراتب بودن قرآن، زبان ظاهریترین لایهی قرآن را برای حقایقی که در بطن آن نهفته شده، نماد میداند و برای آیات وروایات، به دلیل رمزآلود بودن، ظاهرو باطن، تفسیر و تاویل قائل است و بر این باور است که هر چیزی علاوه بر ظاهر، دارای باطنی است، به گونهای که ظاهر و باطن دو مرتبه از مراتب آن شیء محسوب میشوند. به نظر او معانی باطنی و ظاهری مغایرت اصولی ندارند، لذا تفسیر مباین با ظاهر قرآن راتفسیر به رای میشمارد. همچنین مقصد «حقیقت» امر واحدی است که از سه طریق وحی (قرآن) و تحلیلات عقلی (برهان) و تهذیب نفس (عرفان) میتوان به دریافت آن نائل آمد.
One of the important issues of the field of religious studies in contemporary times is the ability to understanding the language of religion. those who belive that this language is understandable, they are against each other that this is the common sense(all being intelligible) or the mysterious and symbolic.Mulla Sadra has paid attention to the exegesis of the Qur'an, therefore he has paid attention to some kind of language of religion. He considers ontology the only existence as genuine, in the sense that he sees only the existence of reality.In addition, he believes in Gradation of being, that is, existence is a unic fact and with intensity and weakness.He emphasizes the dignity of knowledge in the language of religion.Because he considers the Qur'an to be far-reaching, he supposes the external language of the Qur'an as a symbol of their inner meanings, and because of the mysterious nature of the Quranic verses and the words of the elders of religion, they give them appearance ,inwardness, exegesis and interpretation.And believes that anything in addition to appearance has an esoteric, so that the appearance and the inner one are twice as many as an object.In his view, there are no fundamental contradictions between the inner meanings of the apparent meaning and therefore the interpretation which appears to contradict it, interprets the vote (without foundation).He also believes that the purpose of the "Truth"is a unit that can be obtained through three ways of revelation (Quran)and rational analyzes (proofs) and refinement of the soul (mysticism).
خلاصه ماشینی:
او براسـاس اصـل ذومراتب بودن قرآن زبان ظاهریترین لایۀ قرآن را برای حقایقی که در بطن آن نهفتـه شـده است نماد میداند و برای آیات وروایات ، به دلیـل رمزآلودبـودن ، ظـاهر و بـاطن ، تفسـیر و تأویل قائل است و بر این باور است کـه هرچیـزی عـلاوه بـر ظـاهر دارای بـاطنی اسـت ، به گونه ایکه ظاهر و باطن دو مرتبه از مراتب آن شیء محسوب میشوند.
یکی از دغدغه های مهم در این حوزه این است که آیا زبان دین زبانی قابل فهم اسـت ؟ دراین صورت ، آیا زبانی عرفی و همه فهم است یا رازآلود و نمادین ؟ هرچند این گونه مسـائل از پرسش های فلسفۀ دین است ، به نوعی موردتوجه ملاصدرا کـه بـرای تفسـیر آیـات قـرآن اهمیتی قائل بوده نیز قرار گرفته است .
ازسویی، ملاصدرا حقیقت وجود را مشکک میدانـد و معتقـد اسـت وجـود در مراتبـی گوناگون در عالم واقع ظهور و تجلی دارد، و ازسویدیگر، وحی را امری وجودی محسـوب میکند؛ پس تشکیک را ابتدا در نحوة وجودی وحی و سـپس در تبیـین زبـان قـرآن بـه کـار میگیرد و چنین میگوید: بدان که قرآن همانند انسان منقسم به دو بخش بـاطن و ظـاهر و بـرای بـاطنش بـاطنی دیگراست که مَاَ یعْلَمَُ تأْوِیلَهُ إَِّلا اللَّه (آل عمران : ٧) و در حدیث هم وارد شـده کـه : قـرآن را باطنی و ظاهری و باطنش را باطنی دیگر تا هفت بـاطن اسـت و آن هماننـد مراتـب باطن (اطوار هفت گانۀ قلب ) انسان ، از نفـس و قلـب و عقـل و روح و سـر و خفـی و اخفی است (صدرالمتألهین ١٣٦٣: ١٨٦).