چکیده:
هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی دیدگاه روانپزشکان شهر تهران نسبت به قوانین موجود بهداشت روان اجرا شده است.
روش: پرسشنامهای برای 312 نفر از روانپزشکانی که در شهر تهران مشغول به کار بودند، بهصورت پستی و حضوری فرستاده شد که 160 نفر به آن پاسخ دادند. دادهها بهکمک روشهای آمار توصیفی تحلیل گردید.
یافتهها: دادهها در گروههای سنی زیر 40 سال و بالای 40 سال و نیز گروههای زنان و مردان مورد آزمون قرار گرفت. یافتهها نشان داد که نزدیک به 20% از روانپزشکان از قوانین موجود آگاهی ندارند، بیش از 75 % آنان با مشکلات قانونی در طی حرفهی خویش روبهرو شدهاند و بیش از 70 % آنان قوانین موجود را نارسا میدانند. این بررسی نشان داد که زنان روانپزشک 12% بیشتر از مردان روانپزشک مشکلات قانونی در حرفهی خویش داشتهاند. 78% روانپزشکان بر این باورند که استانداردهایی برای مراقبت از بیماران روانی وجود ندارد و نزدیک به 69% بر این باور بودهاند که دستگاه قضایی برای حمایت از روانپزشکان، قانونی پیشبینی نکرده است. 62% آزمودنیها قوانین موجود را در زمینهی امور بستری و ترخیص بیماران روانی نارسا میدانند.
نتیجه: قوانین مربوط به بهداشت روانی کشور از دیدگاه روانپزشکان دارای نارسایی هستند.
خلاصه ماشینی:
"کلیدواژه: قانون بهداشت روان،بیمار روانی،روانپزشکان،بهداشت روان،روانپزشکی قانونی مقدمه نقش روانپزشکان و دانش روانپزشکی و روانشناسی در تدوین قوانین حقوقی مربوط به بیماران روانی و نیز دستاندرکاران امر درمان این بیماران در سدههای 16 (*)روانپزشک،دانشگاه علومپزشکی و خدمات بهداشتی-درمان ایران.
در سالهای اخیر طرح پژوهشی گستردهای از سوی انستیتو روانپزشکی تهران آغاز شده است و مجموعهی قوانین موجود در ارتباط با بیماران روانی در ایران جمعآوری شده است(شاهمحمدی،اصغرزاده امین،1378)که انجام آن میتواند مقدمات تهیهی پیشنویس قانون بهداشت روان جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورد و پژوهش حاضر نیز در راستای همین طرح میباشد.
پرسشنامههای این پژوهش بر پایهی مطالعهی قوانین بهداشت روان در کشورهای اروپایی و برخی کشورهای مسلمان و مطالعهی قوانین جزایی موجود در کشور(حجتیاشرفی،1369 الف،1369 ب)و افزودن سؤالاتی(شاهمحمدی،اصغرزادهامین،1378)هماهنگ با شرایط خاص بیماران روانی کشور تهیه گردید (کوران و هاردینگ،1978؛سازمان جهانی بهداشت، 1997)و به 10 روانپزشک،و 10 حقوقدان برای تعیین اعتبار صوری و محتوایی آن،داده شد و پس از انجام برخی اصلاحات،پرسشنامهی نهایی تهیه و در اختیار روانپزشکان گذاشته شد.
بحث این بررسی نشان داد بیشتر روانپزشکان نارسایی قوانین را در زمینهی بهداشت روانی و روانپزشکی باور دارند و بیشتر آنها به ویژه زنان با مسائل قانونی در حرفهی خویش روبهرو بودهاند و از قوانین موجود بهداشت روان انتقاد دارند.
در حوزهی قوانین مدنی و موارد بستری و ترخیص اجباری نیز بیشتر روانپزشکان مورد بررسی بر این باور بودهاند که قوانین موجود نارسا هستند و بیشتر ابهام یا ناکارآمد بودن قوانین برای مسایل جدید بیماران روانی مسایل بعد روانپزشکی بوده است."