چکیده:
رقابتها و تعارضات ایدئولوژیک میان جمهوری اسلامی ایران و ایالاتمتحده آمریکا در منطقه غرب آسیا بهقدری گسترده است که این دو بازیگر را به تهدید عینی برای یکدیگر مبدل کرده است. هر کدام از این دو کشور به دلیل منافع متفاوتی که در منطقه دارند، دیگری را به مثابه یک عامل مخرب برای دستیابی و تامین منافع ملی خویش در منطقه در نظر میگیرند و همین مسئله نیز به نوبه خود باعث پیدایش یک تهدید ادراکی متقابل در بین آمریکا و ایران در غرب آسیا شده است. این احساس تهدید به رقابت منطقهای جمهوری اسلامی ایران و ایالاتمتحده آمریکا در این منطقه ژئوپلیتیک رنگ و بویی متفاوت داده است و آنان را وادار کرده که برای ایجاد بازدارندگی در مقابل تهدیدهای عینی یکدیگر، برای دستیابی به موازنه قوا تلاش کنند. در این فرآیند هر کدام از این دو کشور تلاش میکنند تا با استفاده از مزیتها و فرصتهای که در اختیار دارند، در مقابل دیگری به ایجاد موازنه بپردازند و به نظر میرسد که هر دوی آنها نیز تا حد زیادی در این امر موفق بودهاند. با این وجود، سطح تهدید ادراکی میان آنها بهقدری گسترده است و نیات خصمانه متقابل میان آمریکا و ایران بهقدری آشکار است که در عمل باعث شده است هر دوی آنها تشویق شوند تا برای ایجاد بازدارندگی بهصورت پیوسته در این موازنه تهدید شرکت داشته باشند. بهاینترتیب، به نظر میرسد که با توجه به عوامل موثر در پیدایش این موازنه تهدید در شرایط فعلی نمیتوان چشمانداز روشنی از پایان یافتن تلاشهای آمریکا و ایران برای ایجاد توازن قوا در برابر یکدیگر ترسیم کرد.
The ideological rivalries and conflicts between the Islamic Republic of Iran
and the United States of America in the West Asian region are so widespread
that they have turned these two actors into an objective threat to each other.
Each of these two countries, due to their different interests in the region,
consider the other as a destructive factor to achieve and secure their national
interests in the region, and this issue, in turn, causes the emergence of a
mutual perceived threat between the United States and Iran in West Asia.
This sense of threat has given a different flavor to the regional competition
between the Islamic Republic of Iran and the United States of America in
this geopolitical region and has forced them to try to create deterrence
against each other's objective threats in order to achieve a balance of power.
In this process, each of these two countries tries to create a balance against
the other by using the advantages and opportunities they have, and it seems
that both of them are largely successful in this matter. However, the level of
perceived threat between them is so wide and the mutual hostile intentions
between the US and Iran are so obvious that in practice it has encouraged
both of them to continuously participate in this threat balance to create
deterrence. In this way, it seems that according to the effective factors in the
emergence of this balance of threats in the current situation, it is not possible
to draw a clear vision of the end of the efforts of the US and Iran to create a
balance of power against each other.
خلاصه ماشینی:
هر کدام از این دو کشور به دلیل منافع متفاوتی که در منطقه دارند، دیگری را به مثابه یک عامل مخرب برای دستیابی و تأمین منافع ملی خویش در منطقه در نظر میگیرند و همین مسئله نیز به نوبه خود باعث پیدایش یک تهدید ادراکی متقابل در بین آمریکا و ایران در غرب آسیا شده است.
این احساس تهدید به رقابت منطقهای جمهوری اسلامی ایران و ایالاتمتحده آمریکا در این منطقه ژئوپلیتیک رنگ و بویی متفاوت داده است و آنان را وادار کرده که برای ایجاد بازدارندگی در مقابل تهدیدهای عینی یکدیگر، برای دستیابی به موازنه قوا تلاش کنند.
در این چارچوب ایالاتمتحده آمریکا از شکلگیری شورای همکاری خلیج فارس 1 حمایت کرد (Cooper, 2003:307) و با گسترش حمایتهای نظامی و امنیتی از کشورهای منطقه غرب آسیا، تلاش کرد تا در برابر تهدیدهای ایران موازنه ایجاد کند (Rubin, 2020:15)؛ زیرا بیم آن میرفت که جمهوری اسلامی ایران با حمایت از گروههای معارض حکومتهای عرب منطقه زمینه را برای بیثباتی در این کشورها فراهم کند و بهاینترتیب، منافع آمریکا را در خطر قرار دهد (گل کرمی و همکاران، 1393: 53).
همین امر باعث شده است که رویکردهای اتحادساز از سوی ایالاتمتحده آمریکا برای ایجاد موازنه تهدید به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد و به جز دو کشور سوریه و لبنان، در عمل سایر بازیگران ملی در منطقه غرب آسیا در ائتلافهای موازنهساز به رهبری آمریکا در برابر ایران مشارکت داشته باشند (Samiee and Kamali, 2022:106-109).
Iran’s International Relations in the Face of US Imperial Hubris: From 9/11 to the Iraq War. Iran in an Emerging New World Order: From Ahmadinejad to Rouhani.