چکیده:
روح انسان پرتوی از جلوه نورانی خداست. از اینرو، میل روح به منشأ و کانون هستی، گرایشی طبیعی و فطری است. انسان به
هنگام دعا و نیایش، به درک و پذیرش موقعیت الهی خویش در هستی و خواهش و کشش روح به اتصال و ارتباط با خدای
هستی میرسد. دعا حالت بیداری و هوشیاری کامل و بینایی تام نسبت به خداست، به گونهای که فرد بدون هیچ شک و تردیدی
عاشقانه به سوی محبوب رو میآورد و بر خلاف مواقع دیگر، از محسوسات، شنیدنیها و دیدنیهای دیگر غافل است.
قرآن و فهم آن نیز زمینه همدلی، همزبانی و همدردی را میطلبد و این زمینه در یک فضای آکنده از محبت و عشق میتواند
وجود پیدا کند. پس میتوان گفت: زبان قرآن همان زبان عشق است؛ زیرا قرآن، پیام خدای معشوق به انسانهای عاشق است.
متعالیترین جلوههای قلبی هر انسان نیز در همین اظهار عشق است و بس:
درد عشق تو کمند لطف ماست زیر هر یا رب تو لبیک ماست.
روی آوردن به قرآن و دعا زمینهساز پرواز روح و فراخواندن خود به سوی خداست. بازسازی لذت این لحظات و شیرینی این
ارتقا و احضار دوباره این موقعیت در ذهن یا قلب با «ذکر رب» صورت میگیرد.
«ذکرش، دوام اتصال حالت دعاست.» جان کلام آنکه «لقاء رب» را باید با «ذکر کثیر» جاودانه نمود و از این طریق عزت،
رضایت و آرامش ابدی را دریافت.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین، میتوان گفت: با توجه به فطرت خدایی انسان، سر و کار قرآن و دعا پیوسته با این جلوه عشق الهی است؛ چرا که انسان وقتی بتواند آنچه را که به عشق و علاقهاش متعلق است برای خویشتن درست و روشن معنا کند، آن وقت است که آن عشق و محبت سیری متنوع و صعودی پیدا میکند.
اینجاست که قرآن و دعاهای اهلبیت علیهمالسلام همچون زبور آل محمد صلیاللهعلیهوآله ـ صحیفه سجادیه ـ تازگی خود را همیشه حفظ میکنند و هیچوقت کهنه نمیشوند؛ زیرا وقتی قرآن و صحیفه سجادیه را باز میکنید و با توجه به قلب سلیم، و درک شفا و نور و ایمان و به دور از هرگونه ظلم، به آنها رو میآورید درمییابید که زبان این دو کتاب عبارت است از عشق و عشق و عشق؛ و چنان است که گویی جز عاشق و معشوق در جهان هیچ چیز دیگرمعناییندارد و فقطعشق است کهبههستیمعنا داده است.
آنچه که قرآن در تعلیماتش و دعا در زمزمههایش مدنظر دارد، پرورش انسانهایی است که هم از سلاح علم بهرهمندند و هم از دلی آکنده از ایمان به محبوب خویش، و این دو را با بهترین شیوه و به عالیترین وجه در راه خدا به کار میگیرند؛ انسانهایی که نمونههای بارز آن خود پیامبر صلیاللهعلیهوآله و ائمه علیهمالسلام و یاران شایسته و راستین آنها میباشند؛ همانهایی که اهداف قرآن و دعا را پیوسته در دل و قلب خویش به یقین باور داشته و در عمل با دریافت و پذیرش حقایق قرآنی همیشه قرین عبادتند و با دعا مأنوسند و عاشقانه در پی سپاسگزاری از خدایی که شایسته عبادت است برمیآیند و هدف قرآن را برآورده میسازند: «ای مردم، از جانب پروردگارتان سوی شما پندی رسیده با شفایی برای آن مرضهایی که در سینههاست؛ کتابی که رحمت و هدایت برای مؤمنان است."