چکیده:
در قرآن کریم در آیات بسیاری از تعدد آسمانها(سماوات)سخن رفته است.</P><P>در خصوص این آیات بر اثر پیش فرضهای متفاوت دیدگاههای مختلفی به هم</P><P>رسیده است که در این مقاله تلاش میشود، یکی از پیش فرضها بررسی و مدلل گردد و دیدگاه متناسب با آن تقریر شود.بررسیها در این مقاله نشان میدهد که مراد قرآن کریم از«سماوات»همین آسمان مشهود بشر است که در آن ابر و باران، شب و روز، و ماه و خورشید و ستارگان قرار دارد.
خلاصه ماشینی:
"یکی از سئوالات این است که اگر مراد از«سماوات»همان آسمان معهود و مشهود با چشم غیر مسلح است، چرا واژه جمع«سماوات»بر آن اطلاق شده و حتی در پارهای از آیات قرآن تعداد آنها هفت تا(سبع)بر شمرده شده است؟ آنچه اجمالا در این مقاله میتوان اظهار کرد، این است که به نظر نویسنده باید برای به دست آوردن پاسخ چنان سئوالی به معهودات و تصورات عرب عصر نزول مراجعه کرد.
در این آیات از سوره فصلت قرائن چندی وجود دارد که حاکی است، مراد از«سبع سماوات»در آن همین آسمان مشهود است:اولا، ضمیر«هن»در«فقضاهن»به«السماء»در آیه قبل برمیگردد؛یعنی خداوند همین آسمان مشهود را که نخست به صورت دود(دخان)بود، به هفت آسمان تبدیل کرد؛چنان که در جای دیگر آمده است:ثم استوی إلی السماء فسواهن سبع سماوات(البقره، 29)؛بنابراین باید هفت آسمان را در همین آسمان مشهود جستجو کرد؛ثانیا، اگر مراد از آسمانهای دیگر غیر از همین آسمان مشهود بود، اقتضا داشت، درباره آنها شرحی در قرآن میآمد تا مخاطبان قرآن به آن آسمانها هم آشنایی پیدا میکردند؛حال آن که چنین نیست و در هیچ آیهای از آیات قرآن توضیحی درباره آسمانهای دیگر نیامده است؛حتی به طور اجمالی هم گفته نشده است که آسمانهای دیگر نادیدنی و غیر مشهود است؛بلکه گفته شده است که به آسمانهای هفتگانه نظر کنید(ر."