خلاصه ماشینی:
"اینکه آیا در پی چنین تحرکاتی، آرامش معقولی در صحنه، ایجاد میشود، جواب منفی است زیرا پس از پایان جستوخیز شخصیتها، دوباره فضا در سکون مخربی، (توصیف شد) فرومیرود.
بدین ترتیب جدا از سکون و تحرک شدید کاراکترها، که به اجرا ضربه میزند، رنگها در هرچه کمتر کردن خستگی مخاطب، مناسب عمل میکنند و بار سنگین جذابیت محوله به دیالوگها را به دوش میکشند.
نمایش ملکجمشید کوشش درخور توجهی است جهت پیوند دادن مخاطب با داستانهای مختلف؛ و در این راه با کمک گرفتن از فن روایت و ایجاد وضعیتی جهت حضور کاراکترهای متعلق به قصههای دیگر، در دل داستان ملکجمشید، در انتها به آنچه باید برسد تا حدودی دست بیابد اما خود متن در عین حرکت بخشیدن به افعال و روابط، نقطة مقابل آن را نیز پرورده است: سکون و خستگی!
حضور رنگ و موسیقی و شخصیتهایی چون مبارک و دخترک کبریتفروش، در کنار شخصیت ملکجمشید، باعث شده است که مخاطب کودک با حسننظر، چنین اتفاقی را بنگرد و خطاهای حاضر در اجرا را ببخشد."