چکیده:
در این مقاله، ضمن اشاره به جریان تاریخی شکلگیری نهاد مرجعیت شیعه، تلاشهای حکومت پهلوی برای تضعیف حوزه و
روحانیت به بحث گذارده شده، سپس فعالیت سیاسی نهاد مرجعیت دینی در رهبری انقلاب اسلامی ایران و فعالیتهای فرهنگی
حوزه علمیه قم در مقابله با جریان غیردینی شدن ایران ارائه گردیده است.
خلاصه ماشینی:
"چکیده در این مقاله، ضمن اشاره به جریان تاریخی شکلگیری نهاد مرجعیت شیعه، تلاشهای حکومت پهلوی برای تضعیف حوزه و روحانیت به بحث گذارده شده، سپس فعالیت سیاسی نهاد مرجعیت دینی در رهبری انقلاب اسلامی ایران و فعالیتهای فرهنگی حوزه علمیه قم در مقابله با جریان غیردینی شدن ایران ارائه گردیده است.
در همان حال که ایران عمدتا بخشی از فرهنگ مذهبی شیعه را جذب کرد، روحانیت شیعه قدرت اقتصادی را، که به صورت تولیت موقوفههای عظیم در اختیار داشت، از دست داد و در طول سده هجدهم (1079 ـ 1179) پیوندهای اقتصادی، خویشاوندی و ایدئولوژیکی خود را با طبقههای متوسط و پایین تقویت کرد.
شاه ایران در رأس مبارزات ضد سنتی خود، منزوی ساختن دین و ترویج سکولاریسم را سرلوحه خود قرار داد، در حالی که جامعه سنتی دارای نظام اجتماعی است که بر محتوای مذهبی مبتنی میباشد و این سلسله مراتب ممکن است حکومت مرکزی را بر اجرای بسیاری کارها توانا کند.
آبراهامیان مینویسد: انقلاب اسلامی در رخدادهای تاریخ جهان امروز، از این نظر بیهمتاست که نه یک گروه اجتماعی جدید مجهز به احزاب سیاسی و ایدئولوژیهای غیرمذهبی، بلکه روحانیتی سنتی مسلح به منبر مساجد و مدعی حق الهی برای نظارت بر همه شئون دنیوی را به قدرت رساند.
[امام] خمینی خود نقش حساس و تعیینکنندهای ایفا کرد و با ارائه گزینهای روشن و استوار در برابر شاه، هشیارانه نیروهای ناهمگن اجتماعی ـ و از جمله نیروهای کارگران و طبقههای متوسط مذهبی یعنی ائتلاف دینی ـ را زیر چتر رهبری خویش گرد آورد."