خلاصه ماشینی:
"ایشان اضافه کردند که منهم بهعنوان یک مادر مسئول هستم که او را همیشه زیر نظر داشته باشم و هر کاری را اجازه نمیدهم او انجام دهد،نمیدانم چرا او در مدرسه و یا جاهایی که دور از چشم ما واقع میشود اینقدر شر راه میاندازد و موذیگری میکند؟مخصوصا با بچهها و همسالان خودش،چند روز پیش دم گربهء همسایه را به تخته میخی وصل کرده بود و به این وسیله باعث آزار حیوان بیچاره شده بود، او گاهی روی دندهء لجبازی میافتد و با آنکه خیلی از من و پدرش حساب میبرد، حاضرجوابی میکند و از ترس تا مدتی از چشم ما خودش را پنهان میکند.
درباره بچههای دیگرش از او سؤال کردم،جواب داد:«غیراز احمد یک دختر دیگر دارم که کلاس دوم است،سه سال از برادرش کوچکتر است ولی برعکس او خیلی افتاده و گوشهگیر!نمیدانم او چرا اینقدر آرام و حرفشنو است و احمد اینقدر شرور؟!» حرفهای مادر جباری که تمام شد به ایشان گفتم:«غرض از مزاحمت اینکه مدرسه تصمیم گرفته است احمد شما را برای مدتی از مدرسه اخراج کند،البته این اخراج جنبه مصلحتی دارد و شما نباید ناراحت بشوید بعد از گذشت یک هفته او میتواند با ضمانت شما دوباره سر کلاس برود."