چکیده:
در این مقاله نگارنده، مسأله رویکرد گوهرگرایان به پلورالیسم دینی را مطرح کرده و میگوید:
به طور کلی میتوان در باب تنوع و تکثر ادیان مختلف، سه دیدگاه مهم را برشمرد. انحصارگرایی، که
نجات و رستگاری را منحصر در یک دین میداند. شمولگرایی، گرچه تنها یک دین را بر حق میداند، ولی
طبق این دیدگاه پیروان سایر ادیان هم، تحت شرایطی میتوانند نجات یابند. و بالاخره، پلورالیسم دینی که
قائل به کثرت ادیان و محق بودن همه ادیان است.
ایشان یادآور میشود که برخی از اندیشمندان، تجربه دینی را مبنا و پایهای برای پلورالیسم دینی قلمداد
میکنند، که ما از آن تحت عنوان «تجربه گرایان دینی» یا «گوهر گرایان» نام میبریم.
تجربه گرایان با گوهر انگاشتن «تجربه دینی» برای همه ادیان میگویند ادیان دارای عنصری واحد و
مشترک به نام «تجربه دینی» میباشند و همین عنصر مشترک دلیل بر حق بودن همه آنها میباشد.
نویسنده، نظریات شلایر ماخر و رودلف اتو را در این زمینه مطرح میکند و با اشکالاتی که بر این نظریات
وارد مینماید نتیجهگیری میکند که «تجربه دینی» هیچ گونه حجیت معرفت شناختی ندارد و نمیتواند گوهر
مشترک همه ادیان باشد، نتیجتا وقتی گوهر بودن تجربه دینی مخدوش شد، معقول نیست که مبنای پلورالیسم
دینی قلمداد شود.
خلاصه ماشینی:
"3 ـ قبل از این که پاسخ گوهرگرایان نسبت به تکثر ادیان را مورد بحث و بررسی قرار دهیم، بهتر است نکتهای را متذکر شویم و آن این که، تجربهگرایان دینی را میتوان به دو گروه «ذات گرایان» و «ساختی گرایان» تقسیم کرد؛ منظور از ذات گرایان، آن عده از تجربهگرایانی هستند که معتقدند: میان تجارب دینی گوناگون، هسته مشترک و گوهر تجربه گرایان دینی، گوهر و قلب دین را نوعی احساس و تجربه شخصی میدانند، منظور از بحث گوهر و صدف (یا هسته و پوسته) دین تعیین این مطلب است که ذاتی و عرضی دین چیست؟ یعنی حقیقت دین و دینداری به چه چیزی قائم است؟ و چه چیزهای دیگری نسبت به دین عرضیاند؛ یعنی از حقیقت دین خارج شده و در حاشیه دین قرار گرفتهاند که با از دست دادن آنها، دینداری از بین نمیرود، بلکه قلب دین با طراوت خواهد تپید و به حیات خود ادامه خواهد داد؟ گوهر گرایانی همچون شلایرماخر، رودلف اتو، هالینگ ویونگ هر کدام با تقریری مشابه، کثرت و تعدد ادیان را تبیین کردهاند.
با توجه به مباحثی که تاکنون در زمینه افکار و اندیشههای گوهرگرایان، همچون تجربه دینی، گوهر دین، و بخصوص پاسخی که اینان در قبال تنوع و تکثر ادیان دادند، به این نتیجه رسیدیم که تجربه دینی هیچ گونه حجیت معرفت شناختی (حداقل برای دیگران) ندارد و همچنین به خاطر اشکالات فراوانی که دارد، نمیتواند گوهر مشترک همه ادیان باشد."