چکیده:
آموزههایی چون ایمان به خدا، فرهنگ ایثار و شهادت با تشکیل حکومت دینی در جامعه ما جلوهگر شد؛
از این رو استکبار جهانی تهاجم فرهنگی گستردهای علیه نظام اسلامی آغاز کرد و یکی از محورهای اصلی این
تهاجم، عرصه حکومت دینی است که متأسفانه برخی از نشریات و مطبوعات داخلی نیز به طرح شبهات در این
عرصه میپردازند. نویسنده در شماره شانزدهم مجله رواق اندیشه به نقد و بررسی هفت شبهه از شبهات
سکولاریستی در عرصه دین، سیاست و حکومت پرداخت و در این قسمت به هفت شبهه دیگر در این زمینه
پاسخ دادهاند. شبهاتی همچون عدم جواز دخالت در امر دین و اخلاق مردم، ناسازگاری میان حکومت دینی
که با زبان تکلیف سخن میگوید و عصر مدرنیته و...
خلاصه ماشینی:
"اساسا آیا معقول است که دولت و حکومتی به نام دین و جمهوری اسلامی تشکیل شود، اما حاکمان آن نسبت به اجرای احکام، مقررات الهی، پیاده کردن درست آداب و آموزههای دینی، حساسیتی نداشته باشند؟ یا این که نسبت به دینداری و ایمان مردم خود را موظف و مسؤول نبینند؟ و در برنامههای فرهنگی و تبلیغی خود، بالا بردن تدین، ایمان مردم و مبارزه با موانع دینداری آنها را منظور نظر خویش قرار ندهند؟ اگر چنین باشد پس چه فرق است میان حکومت دینی و حکومت غیر دینی؟ این که در شبهه مذکور آمده بود اگر حکومت دینی خود را متکفل دین مردم بداند، جز پوستهای از دین باقی نمیماند، سخنی است بی پایه و بی مدرک.
سخن ما با ایشان این است که به عنوان یک مسلمان و بلکه یک روحانی چگونه به اینجا رسیدهاند که امروزه نباید از تکالیف و احکام الهی در باب سیاست و حکومت سخن به میان آورد و در برابر حق و باطل حساسیت و دغدغهای از خود نشان داد؟ آیا بشر امروز نیاز به دین الهی و آموزههای دینی ندارد؟ آیا بشر امروز به مرحله استغنای از خدا، وحی و نبوت رسیده است؟ و یا بحث حق و باطل و لزوم انتخاب مسیر حق برای بشر امروز به افسانه تبدیل شده است؟ اگر چنین است، چرا به صراحت و جرأت، مرگ دین و پایان دوره وحی و نبوت را اعلام نمیدارد؟ هر چند سخنان ایشان در باب سیاست و حکومت است، اما از مجموع کلام ایشان استفاده میشود بشر امروز به طور کلی تحمل زبان تکلیف از بالا (به تعبیر ایشان تقدیر و سرنوشت) را در هیچ عرصهای ندارد و ______________________________ 1 - اصل 69 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران."