خلاصه ماشینی:
"ترجمه شماری از این روایتها چنین است: 1- امام کاظم (ع) میفرماید: پدرم حضرت صادق (ع) به من فرمان داد نزد مفضل بروم و سوگ برادرم اسماعیل را به وی تسلیتبگویم; او فرمود: به مفضل سلام برسان و بگو: مصیبت مرگ اسماعیل بر ما وارد شد و صبر کردیم.
من کسی مثل او ندارم: خالد بن نجیح جوان میگوید: در محضر حضرت موسی بن جعفر (ع) نشسته بودم، امام (ع) فرمود: مردم در باره مفضل بن عمر چه میگویند؟ عرض کردم: میگویند چون یهودیان و مسیحیان است، اما در خدمت آقا و سرور شماست.
امین امامت این دانشمند فرزانه، چنانکه نزد پیشوای ششم مورد اعتماد بود، نزد فرزندش امام کاظم (ع) نیز مورد عنایت قرار گرفت و حضرت از وی به عنوان انیس و همدم خویش یاد میکرد.
جامه کعبه را که میبوسند اونه از کرم پیله نامی شد با عزیزی نشست روزی چند لاجرم همچو او گرامی شد کلام آرامشبخش فیض ابن مختار میگوید: به امام صادق (ع) عرض کردم:جانم فدای شما باد، وقتی در میان گروههای اندیشمندان کوفهمینشینم، گاه از بسیاری اختلاف عقیدهشان در تردید فرو میروم;ولی هنگامی که به مفضل بن عمر روی میآورم، مرا چنان آگاهمیکند که دلم آرام میگیرد.
آیت الله العظمی خویی (ره) فقیه و مفسر و رجالی بزرگ جهان شیعه در قرن معاصر، مینویسد: در جلالت و عظمت مفضل همین قدر کافی است که امام صادق (ع) او را مورد چنین لطف و عنایتی قرار داد و کتاب مشهور به توحید مفضل را به او املا کرد."