چکیده:
نخستین بار در دهه سوم قرن بیستم از مفهوم هژمونی برای تحلیل سیاست داخلی استفاده شد و پس از دهه 1960 در تحلیل سیاست بین الملل مورد توجه قرار گرفت. در دهه 1970 نظریه پردازان اقتصاد سیاسی بین المللی آن را به عنوان یک مفهوم محوری به کار گرفتند اما از دوره پس از جنگ سرد مجادلات عمده بر سر آن در گرفته است. در این نوشته، هژمونی به عنوان یک مفهوم مهم در نگرش ها و نظریه های مختلف روابط بین الملل و موثر در عرصه سیاست بین الملل مد نظر قرار گرفته و تلاش شده است تا با بررسی دیدگاه های مطرح درباره آن، منطق حاکم بر ظهور، کارکرد، تداوم و افول یک قدرت هژمون بیان گردد و سپس وضعیت کنونی سیاست بین الملل و ادعاهای موافق و مخالف هژمونی امریکا در دهه های اخیر عرضه شود.
خلاصه ماشینی:
"در این نوشته،هژمونی به عنوان یک مفهوم مهمدر نگرشها و نظریههای مختلف روابط بین الملل و مؤثر در عرصه سیاستبین الملل مد نظر قرار گرفته و تلاش شده است تا با بررسی دیدگاههای مطرحدرباره آن،منطق حاکم بر ظهور،کارکرد،تداوم و افول یک قدرت هژمون بیانگردد و سپس وضعیت کنونی سیاست بین الملل و ادعاهای موافق و مخالفهژمونی امریکا در دهههای اخیر عرضه شود.
هرچند پیدایش مفهوم هژمونی عمدتا با ادبیات مارکسیستی و چپ روابط بین المللگره خورده بود،در دهه 1960 نظریهپردازان سیستمی و از دهه 1970 نظریهپردازانسرد محافل نومحافظهکار امریکا به طور جدی به این موضوع پرداختهاند و در حالحاضر به عنوان یک چارچوب نظری جدی پذیرفته شده است و مجادلات موجود نه برسر نفی،بلکه بر سر اطلاق آن بر وضعیت موجود نظام بین الملل و جایگاه آمریکا در آن است.
از مجموع مباحث مطرح شده در مورد پیدایی قدرت هژمون و تحقق وضعیتهژمونی میتوان دریافت که دستیابی به موقعیت هژمونی امری شدنی است و در واقع،باشگاه قدرتمندان جهان،یک کاست و نظام بسته نیست و تجربه گذشته نیز شانمیدهد که برای مثال کشوری چون امریکا از یک وضعیت مستعمرگی به سمت وضعیتهژمونی حرکت کرده و یا کشوری چون پرتغال از موقعیت یک قدرت بزرگ قرن شانزدهمیلادی به ضعیفترین کشور اروپایی غربی در امروز تبدیل شده است.
بدون شک هژمونی امریکا در طول دهه آینده از افول بیشتری را تجربهخواهد کرد،اما آیا آمریکا میتواند ترتیبی اتخاذ کند که این افول با آرامی و نرمشهمراه باشد و کمترین خسارت را برای واشنگتن و جهان به همراه داشته باشد؟ او همچنین در مقالهای با عنوان«ضعفهای امریکا و تلاش برای سلطه جهانی»ذیلپرسش«ده سال آینده باید منتظر چه رویدادهایی باشیم؟»مینویسد:«نخستین مسألهاین است که اروپا چگونه به خود سازمان خواهد داد؟اگرچه این مسئله بسیار دشوارخواهد بود،اما اروپا به خود سازمان خواهد داد و یک ارتش به وجود خواهد آورد."