چکیده:
در زبان فارسی همت به معنای قصد،اراده،کوشش و بلندنظری است،اما از نظر عارفان یکی از مقامات سیر و سلوک است؛به عبارت دیگر بال پرواز سالک برای رسیدن به دولت عالی است.همت،عامل حرکت و کار و دستیابی به نعمتهاست و موجب تقویت اراده و قدرت صبر و تحمل مصائب میشود.مصادیق بلند همتی عارفان تنها ترک دنیا و آخرت نیست بلکه سر منزل همت عارفان خداوند متعال است.گرچه ممکن است بعضی از رهروان،بیمجاهده و بدون طی مراحل دشوار سیر و سلوک با عنایت خداوندی به مقصود برسند،داشتن همت این امر،برای این دسته نیز الزامی است زیرا همت افراد جهت حرکت را معین میکند و توفیقات و تأییدات از جانب حق موانع و عوایق را رفع میکند و رسیدن را شتاب میدهد. همت بلند تنها به اموری که در توان است متوجه نمیشود بلکه به اموری فراتر از توان نیز مصروف میگردد.
عارفان صاحب همت را بالاتر از صاحب اراده و مجاهده دانسته و گفتهاند صاحب همت را سکونی نیست و ارزش هرکس به قدر همت اوست.
خلاصه ماشینی:
"ق؛فراهیدی 1414؛ خوری شرتوتی،1374:جزء خامس ص 1374)و امثال اینهاست؟یا در تعریفی جامعتر،آیا به معنی داشتن خواست متعالی و اراده عملی و قوی برای به دست آوردن آن است؟یا چنانکه دریافت مقاله:7/2/1383 تاریخ پذیرش نهایی:23/3/83 بعضی از مشایخ و عرفا گفتهاند،همت یکی از وادیهای سلوک عرفانی است؟(کاشانی،1354: ص 93)یا بنابر سخن بعضی دیگر،همت به منزله پروبال پرواز برای انسان به سوی مقصدی ع الی است؟«المرء یطیر بهمته،کالطیر بجناحیه»(نیشابوری،بیتا:ص 75؛رازی، 1373:ص 424) پروبال است همت انسان مرد بیهمت است چون حیوان (سلطان ولد،1376:ص 270) یا بنا به تعبیری دیگری،براق عارفان است برای رسیدن به کمال و حقیقت؟ «یسمی براق العارفین الی العلی علیه صعود الروح نحو الحقیقه» (جیلی،1390 هـ.
ق)همت را عامل حرکت و کار و به دست آوردن نعمت میداند و میگوید: کار در بند همت من و توست نشوی خوار تا نباشی نیست (سنایی،1359:ص 112) مولوی نیز رابطه نعمت با همت را تایید گرده است: آنک بیهمت چه با همت شده وانک با همت چه با نعمت شده (سنایی،1359:ص 112) عطار نیز همت را کلید کامیابی هر دو جهان خوانده است: هر که را شد همت عالی پدید زود یابد هر دو عالم را کلید هر که را یک ذره همت داد دست کرد او خورشید را زان ذره پست (عطار،منطق الطیر،1373،ص 172) مولوی در مقابل درخواست حسام الدین چلبی برای ادامه مثنوی،همت عالی وی را عامل حرکت و صعود این اثر توصیف کرده است: همت عالی تو ای مرتجا میکشد این را خدا داند کجا (مولوی،مثنوی،1379:4/2) عاشقی کالوده شد در خیر و شر خیر و شر منگر تو در همت نگر (مولوی،مثنوی،1379:6/135) ابو بکر صیدلانی(قرن 4 هـ."