خلاصه ماشینی:
"اقبال شیفته آزادی و حریت و خودداری است- میگوید: بندهء آزاد را آید گران زیستن اندر جهان دگران *** مرد آزادم و آنگونه غیورم که مرا میتوان کشت بیک جام زلال دگران *** چشم جز برخویشتن نگشادهای دل بکس ندادهای،آزادهای29 در عمل پوشیده مضمون حیات لذت تخلیق قانون حیات *** سخت کوشم مثل خنجر در جهان آب خود میگیرم از سنگ گران30 *** مرد خودداری که باشد پخته کار با مزاج او بسازد روزگار گرنسازد با مزاج او جهان میشود جنگ آزما با آسمان *** دلبری بیقاهری جادوگری است دلبری با قاهری پیغمبری است هردو را در کارها آمیخت عشق عالمی در عالمی آمیخت عشق رومی عصر مسلمانان جهان را توصیه میکند که مبادا فرهنگ و تمدن اروپائی چشمانشان را خیره کند- به نظرش ایشان موظفند که با آزادی کامل تحت تعلیمات اسلامی زندگی کنند و از هیچ چیز دیگر ترس و وحشت و رعب و دبدبه نداشته باشند- ای نظر برحسن ترسازاده ئی ای زراه کعبه دور افتادهای ای فلک مشت غبار کوی تو ای تماشاگاه عالم روی تو همچو موج آتش ته پا میروی تو کجا بهر تماشا میروی طرح عشق انداز اندر جان خویش تازه کن بامصطفی پیمان خویش31 اقبال علوم و فنون گمراه کنندهء اروپائی را سخت مورد انتقاد قرار داده است: دانش حاضر حجاب اکبر است بت پرست و بت فروش و بتگر است32 در موردی حین خطاب به مخدارت اسلام گفته است: دور حاضر ترفروش و پرفن است کاروانش نقد دین را رهزن است کور و یزدان ناشناس ادراک او ناکسان زنجیری پیچاک او33 اقبال خودش مردی خودآگاه و عارفی روشندل و روشنفکر بود-وی مثل حافظ،درویشان مو دراز و ریاکار را سرزنش کرده آنها را دین فروش و تاجر گفته است: میشود هر مو درازی خرقه پوش آه ازین سوداگران دین فروش34 اقبال حکیم و متفکر و سیاستمدار عظیم عالم اسلام است-وی نظریهء سیاسی سعید حلیم پاشا را قبول کرد که اسلام بین تفکرهای سیاسی مثالگری و مثبتگری35 میانجیگر است-وی حقائق ابدی و جاودانی اسلام نظیر آزادی و مساوات و اخوت را ستوده است- اقبال از اجتهاد و اجماع به عنوان تفکر فقهی و اصول دینی و اجتماعی اسلام حمایت کرده است-به عقیدهء (29)ایضا ص 354،می باقی،ص 303 فلک عطارد(جاویدنامه)."