خلاصه ماشینی:
"به همین جهت یکی از موضوعاتی که مردمشناسی فرهنگی به آن میپردازد و به آن اهمیت میدهد،مطالعهی زبان و زبانشناسی و رفتار ناشی از تکلم در متن مسایل فرهنگی است که شامل مسائلی چون: رابطهی میان زبان و فرهنگ و تفکر و نقش این دو در منعکس کردن دنیای خارج و ریشهیابی،توصیف و تعیین زمان جدا شدن زبانها از زبان مشترک و چگونگی پیدایش زبان میشود که اکنون به بحث مختصر دربارهی آنها میپردازیم: 2-تأثیر فرهنگ برزبان: در این بحثی نیست که زبان همانطور که«ورف و ساپیرا»گفتهاند «زبان هستهی اصلی فرهنگ را تشکیل میدهد.
هرچند که این مطالعات نتوانسته است به طور دقیق،روشن نماید که چگونه انسان به زبان دست یافته و از چه زمانی با استفاده از علائم صوتی به برقراری ارتباط پرداخت اما مطالعاتی از این نوع خود کمک مؤثری به شناخت طبیعت زبان و چگونگی تحول آن در طول تاریخ کرده و نظرات گوناگون ارائه شده دربارهی مبداء زبان خود میتواند از دیدگاههای متفاوت مسألهی پیدایش و تکامل زبان انسان را مورد توجه قرار دهد که در این جا به چند نظریهی مهم که از نظر مردمشناسی فرهنگی و روانشناسی اجتماعی اهمیت دارد به طور مختصر اشاره میگردد.
به هرحال باید دانست که عقایدی از این دست که کم هم نیستند و برای زبان قدرتی مافوق طبیعی قائل هستند ریشه در تفکر ایدهآلیستی و جهانبینی مذهبی دارند و باعث شده تا اندیشمندان زبان را از این دیدگاه مورد توجه قرار دهند و اعلام دارند که زبانها دارای یک مبنا هستند؛ یعنی همانطور که انسانها همه از نسل آدم هستند(یک مبداء)زبانها نیز همه به یک مبداء برمیگردند و از این رو نظریهی مذهبیون را «مونوژنتیک»01(دارای ریشه و اصل مشترک،وابسته به یگانگی مبداء انسان)میدانند اما امروزه بسیاری از دانشمندان براین عقیدهاند که انسان به طور ناگهانی و در یک نقطهی خاص برروی زمین ظاهر نشده است."