خلاصه ماشینی:
"در این اثر«قانون که در اصل برای دفاع از بیگناه و محاکه گناهکار تدوین وتصویب شده است به علت استحاله پیدا کردن و خلاصه شدن در یک رشته روابط و اقدامات بوروکراتیک و مخصوصا «مدرک محوری و کاغذبازی»بهطور تدریجی کارکردی مجازی پیدا میکند و به آنچه که روی کاغذ شکل دهی و حتی توسط مجموعه شاکیان و قضاوت نوشته و مورد قضاوت قرار میگیرد،تبدیل میشود و دیگر به اینکه ممکن است شاکی همانطور که در این نمایشنامه رخ میدهد خودش قاتل باشد،توجهی ندارد.
پرسوناژهای گوان استیونز و تمپل هردو چند ساحتی و پیچیده 5 هستند،زیرا دائم تغییر میکنند و ضمنا همواره زوایایی از شخصیت درونیشان بر مخاطب پوشیده است؛پرسوناژی که آلبر کامو با نام تمپل خلق کرده جزء پیچیدهترین پرسوناژهای دنیا نمایش است؛ حتی وقتی نمایشنامه به پایان میرسد،ضمن آنکه ازاین پرسوناژ دچار شگفتی و سردرگمی (به تصویر صفحه مراجعه شود) میشویم،بازهم احساس میکنیم که نتوانستهایم او را کاملا بشناسیم و او برخی از وجوه شخصیتیاش را در خود پنهان نگه داشته است.
تقلاهای درونی تمپل که در خود نمایشنامه هم به آن اشاره شده و کوششهای گاوین استیونز وکیل، برای اعترافگیری نسبی از او،همگی بیانگر آناند که نوعی کشمکش و جدال بسیار شدید درونی در نهاد تمپل و تا حدی شوهرش،گوان استیونز، در جریان است که روی صحنه باید به آنها توجه گردد و همگی بیرونی و نمایشی شوند،از این لحاظ،میمیک چهر،حرکات دست و سر و بدن، جابه جایی مکرر،بی تابی،وحشت و حتی نفرت و اکراه از موقعیتی که این پرسوناژ به آن دچار است باید تماما روی صحنه و از طریق میزانسن،بازی و ترفندهای صحنهای به مخاطب ارائه شود."